زیارات امام حسین(ع)

دعای علقمه

دعای عَلْقَمه دعایی است که پس از زیارت عاشورا خوانده می‌شود. این دعا را صفوان بن مهران از امام صادق(ع) نقل می‌کند؛ اما از آنجا که در پی حدیث زیارت عاشورا که راوی‌اش علقمه است آمده، به نام «دعای علقمه» مشهور شده است. بعضی نیز آن را دعای بعد از زیارت عاشورا نامیده‌اند.این دعا را شیخ طوسی در مصباح المتهجد نقل کرده و محتوای آن، بیان مقام و فضیلت امامان(ع) است. این دعا در کتاب مفاتیح الجنان بعد از دعای زیارت عاشورا آمده است.

وجه نامگذاری

بعضی از محققان این دعا را «دعای صفوان معروف به دعای علقمه» گفته‌اند و بعضی بدون نسبت دادن به راوی، آن را دعای بعد از زیارت عاشورا نامیده‌اند. به هر حال این دعا چون در پیحدیث زیارت عاشورا که راوی آن علقمه است آمده، به «دعای علقمه» شهرت یافته است.[۱]

مضامین دعای علقمه

دعای علقمه مشتمل بر معانی بلند و جامع حوایج دنیوی و اخروی به خصوص تولی و تبری است. خواننده در ابتدای این دعا، خداوند را با صفاتی یاد می‌کند، بعد خداوند را به پنج تن قسممی‌دهد و به خداوند توسل می‌جوید و ائمه را شفیع قرار می‌دهد. دعای علقمه مقام و فضیلت ائمه را بیان می‌کند و شخص مؤمن از خداوند می‌خواهد که به پیامبر(ص) و آل او صلوات بفرستد، حاجاتش را بر آورده سازد، از شر دشمنان نجات دهد،این زیارت را آخرین زیارت قرار ندهد و بین او و اهل بیت(ع) جدایی نیندازد.

منبع دعای علقمه

این دعا را شیخ طوسی در کتاب مصباح المتهجد آورده است.[۲] در این کتاب آمده است چون صفوان بن مهران بعد از خواندن زیارت عاشورا دعای «یا الله یا الله یا الله، یا مجیب دعوه المضطرین…» را خواند، سیف بن عمیره گوید از صفوان سؤال کردم و گفتم علقمه بن محمد این دعا را برای ما از حضرت باقر(ع) روایت نکرد، بلکه همان زیارت (زیارت عاشورا) را حدیث کرد. صفوان گفت که با امام صادق(ع) به این مکان وارد شدم، پس بجا آورد مثل آنچه را که ما بجا آوردیم در زیارت، و دعا کرد به این دعا هنگام وداع بعد از اینکه دو رکعت نماز گذاشت، چنان‌که ما نماز گذاشتیم و وداع کرد چنان‌که ما وداع کردیم.

پس صفوان گفت که حضرت صادق(ع) به من فرمود که مواظب باش این زیارت را و بخوان این دعا را و زیارت کن به آن. پس به‌درستی که من ضامنم بر خدا برای هر که زیارت کند به این زیارت و دعا کند به این دعا از نزدیک یا دور اینکه زیارتش مقبول شود و سعیش مشکور و سلامش به آن حضرت برسد و محجوب نماند و حاجت او قضا شود از جانب خدای تعالی به هر مرتبه که خواهد برسد و او را نومید برنگرداند.

ای صفوان یافتم این زیارت را به این ضمان از پدرم و پدرم از پدرش علی بن الحسین(ع) به همین ضمان و او از حسین(ع) به همین ضمان و حسین(ع) از برادرش حسن(ع) به همین ضمان و حسن از پدرش امیر المؤمنین(ع) با همین ضمان و امیر المؤمنین(ع) از رسول خدا(ص) با همین ضمان و رسول خدا(ص) از جبرئیل با همین ضمان و جبرئیل از خدای تعالی با همین ضمان و به تحقیق که خداوند عز و جل قسم خورده به ذات مقدس خود که هر که زیارت کند حسین(ع) را به این زیارت از نزدیک یا دور و دعا کند به این دعا قبول می‌کنم از او زیارت او را و می‌پذیرم از او خواهش او را به هر قدر که باشد و می‌دهم مسئلتش را پس بازنگردد از حضرت من با ناامیدی و خسار و بازش گردانم با چشم روشن به برآوردن حاجت و فوز به جنت و آزادی از دوزخ و قبول کنم شفاعت او را در حق هر کس که شفاعت کند.

حضرت فرماید جز دشمن ما اهل بیت(ع) که در حق او قبول نشود، قسم خورده حق تعالی به این بر ذات اقدسش و گواه گرفته ما را بر آنچه که گواهی دادند به آن ملائکه ملکوت او پس جبرئیل گفت: یا رسول الله خدا فرستاده مرا به سوی تو به جهت سرور و بشارت تو و شادی و بشارت علی و فاطمه و حسن و حسین و امامان از اولاد تو علیهم السلام تا روز قیامت پس مستمر و پاینده باد مسرت تو و مسرت علی و فاطمه و حسن و حسین و امامان علیهم السلام و شیعه شما تا روز رستاخیز پس صفوان گفت که حضرت صادق(ع) به من فرمود‌ای صفوان هر گاه روی داد از برای تو به سوی خدای عز و جل حاجتی، پس زیارت کن به این زیارت از هر مکانی که بوده باشی و بخوان این دعا را و بخواه از پروردگار خود حاجتت را که برآورده شود از خدا و خدا خلاف نخواهد فرمود وعده خود را بر رسول خود به جود و امتنان خویش و الحمد لله.[۳]

یَا اللّٰهُ یَا اللّٰهُ یَا اللّٰهُ، یَا مُجِیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّینَ، یَا کاشِفَ کُرَبِ الْمَکْرُوبِینَ، یَا غِیاثَ الْمُسْتَغِیثِینَ، یَا صَرِیخَ الْمُسْتَصْرِخِینَ، وَیَا مَنْ هُوَ أَقْرَبُ إِلَیَّ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ، وَیَا مَنْ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ، وَیَا مَنْ هُوَ بِالْمَنْظَرِ الْأَعْلَىٰ، وَبِالْأُفُقِ الْمُبِینِ، وَیَا مَنْ هُوَ الرَّحْمانُ الرَّحِیمُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوىٰ، وَیَا مَنْ یَعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْیُنِ وَمَا تُخْفِی الصُّدُورُ.‌

ای خدا،‌ای خدا،‌ای خدا،‌ای پاسخ‌دهنده خواسته بیچارگان،‌ای برطرف‌کننده اندوه اندوهگینان،‌ای فریادرس دادخواهان،‌ای دادرس دادجویان،‌ای آن‌که به من از رگ گردن نزدیک‌تر است،‌ای آن‌که میان شخص و دلش پرده می‌شود،‌ای آن‌که بر دیدگاه برتر و افق روشن قرار داری،‌ای آن‌که بخشنده و مهربان است و بر حکومت کشور هستی استیلا دارد،‌ای آن‌که خیانت چشم‌ها و آنچه را سینه‌ها پنهان کنند می‌داند.
وَیَا مَنْ لا یَخْفىٰ عَلَیْهِ خافِیَةٌ، یَا مَنْ لَاتَشْتَبِهُ عَلَیْهِ الْأَصْواتُ، وَیَا مَنْ لَاتُغَلِّطُهُ الْحاجاتُ، وَیَا مَنْ لَا یُبْرِمُهُ إِلْحَاحُ الْمُلِحِّینَ، یَا مُدْرِکَ کُلِّ فَوْتٍ، وَیَا جامِعَ کُلِّ شَمْلٍ، وَ یَا بارِئَ النُّفُوسِ بَعْدَ الْمَوْتِ، یَا مَنْ هُوَ کُلَّ یَوْمٍ فِی شَأْنٍ، یَا قاضِیَ الْحاجاتِ، یَا مُنَفِّسَ الْکُرُباتِ، یَا مُعْطِیَ السُّؤُلاتِ، یَا وَلِیَّ الرَّغَباتِ؛ یَا کافِیَ الْمُهِمَّاتِ، یَا مَنْ یَکْفِی مِنْ کُلِّ شَیْءٍ وَلَا یَکْفِی مِنْهُ شَیْءٌ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ.

‌ای آن‌که هیچ پوشیده‌ای بر او مخفی نیست،‌ای آن‌که صدا‌ها بر او مشتبه نشود،‌ای آن‌که نیازمندی‌ها، او را به‌اشتباه نیندازند،‌ای آن‌که اصرار اصرارکنندگان او را به ستوه نیاورد،‌ای دریابنده هر از دست رفته،‌ای گردآورنده هر پراکنده،‌ای آفریننده جان‌ها پس از مرگ،‌ای آن‌که هر روز در کاری است،‌ای برآورنده حاجات،‌ای بیرون آورنده غم‌ها از دل‌ها،‌ای بخشنده خواهش‌ها،‌ای سرپرست رغبت‌ها؛‌ای کفایت کننده امور مهم،‌ای آن‌که از هر چیز کفایت کند و کفایت نکند از او چیزی در آسمان‌ها و زمین.
أَسْأَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ خَاتِمِ النَّبِیِّینَ، وَعَلِیٍّ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، وَبِحَقِّ فاطِمَةَ بِنْتِ نَبِیِّکَ، وَبِحَقِّ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ، فَإِنِّی بِهِمْ أَتَوَجَّهُ إِلَیْکَ فِی مَقامِی هٰذَا، وَبِهِمْ أَتَوَسَّلُ، وَبِهِمْ أَتَشَفَّعُ إِلَیْکَ، وَبِحَقِّهِمْ أَسْأَلُکَ وَأُقْسِمُ وَأَعْزِمُ عَلَیْکَ، وَبِالشَّأْنِ الَّذِی لَهُمْ عِنْدَکَ وَبِالْقَدْرِ الَّذِی لَهُمْ عِنْدَکَ، وَبِالَّذِی فَضَّلْتَهُمْ عَلَى الْعَالَمِینَ، وَبِاسْمِکَ الَّذِی جَعَلْتَهُ عِنْدَهُمْ، وَبِهِ خَصَصْتَهُمْ دُونَ الْعَالَمِینَ، وَبِهِ أَبَنْتَهُمْ وَأَبَنْتَ فَضْلَهُمْ مِنْ فَضْلِ الْعَالَمِینَ حَتَّىٰ فاقَ فَضْلُهُمْ فَضْلَ الْعَالَمِینَ جَمِیعاً.
از تو درخواست می‌کنم به حق محمّد خاتم پیامبران و علی امیرمؤمنان و به حق فاطمه دختر پیامبرت و به حق حسن و حسین، من در این جایگاه به وسیله آنان به تو توجه می‌کنم و به ایشان متوسّل می‌شوم و به آنان به درگاه تو شفاعت می‌خواهم و به حق آنان از تو درخواست می‌کنم و سوگند می‌خورم و تو را سوگند می‌دهم و به شأنی که برای آنان نزد توست و به حق قدری که برای آنان پیش تو است و به آنچه آنان را بر جهانیان برتری دادی و به حق نامت که آن را نزد آنان قرار دادی و از میان جهانیان، آنان را به آن نام اختصاص دادی و به آن نام وجودشان و فضلشان را از فضل جهانیان آشکار نمودی تا فضل آنان بر فضل همه جهانیان برتری گرفت.
أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تَکْشِفَ عَنِّی غَمِّی وَهَمِّی وَکَرْبِی، وَتَکْفِیَنِی الْمُهِمَّ مِنْ أُمُورِی، وَتَقْضِیَ عَنِّی دَیْنِی، وَتُجِیرَنِی مِنَ الْفَقْرِ، وَتُجِیرَنِی مِنَ الْفاقَةِ، وَتُغْنِیَنِی عَنِ الْمَسْأَلَةِ إِلَى الْمَخْلُوقِینَ؛ وَتَکْفِیَنِی هَمَّ مَنْ أَخافُ هَمَّهُ، وَعُسْرَ مَنْ أَخافُ عُسْرَهُ، وَحُزُونَةَ مَنْ أَخافُ حُزُونَتَهُ، وَشَرَّ مَنْ أَخافُ شَرَّهُ، وَمَکْرَ مَنْ أَخافُ مَکْرَهُ، وَبَغْیَ مَنْ أَخافُ بَغْیَهُ، وَجَوْرَ مَنْ أَخافُ جَوْرَهُ، وَسُلْطانَ مَنْ أَخافُ سُلْطانَهُ، وَکَیْدَ مَنْ أَخافُ کَیْدَهُ، وَمَقْدُرَةَ مَنْ أَخافُ مَقْدُرَتَهُ عَلَیَّ، وَتَرُدَّ عَنِّی کَیْدَ الْکَیَدَةِ، وَمَکْرَ الْمَکَرَةِ.
از تو می‌خواهم بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستی و غم و نگرانی و گرفتاریم را برطرف کنی و مرا از مهم امورم کفایت نمایی و قرضم را ادا کنی و از تهیدستی و درماندگی پناهم دهی و از درخواست نمودن از مخلوقات بی‌نیازم نمایی؛ و از من کفایت کنی اندوه کسی را که از اندوهش می‌ترسم و دشواری کسی را که از دشواری‌اش هراس دارم و ناهمواری کسی را که از ناهمواری‌اش بیم دارم و شر کسی که از شرش می‌ترسم و فریب کسی که از فریبش وحشت دارم و تجاوز کسی که از تجاوزش بیم دارم و بی‌عدالتی کسی که از بی‌عدالتی‌اش می‌ترسم و از سلطه کسی که از سلطه‌اش وحشت دارم و نقشه کسی که از نقشه‌اش بیم دارم و قدرت کسی که از قدرتش به خود می‌ترسم و از تو می‌خواهم که بداندیشی بداندیشان و مکر مکاران را از من بگردانی.
اللّٰهُمَّ مَنْ أَرادَنِی فَأَرِدْهُ، وَمَنْ کادَنِی فَکِدْهُ، وَاصْرِفْ عَنِّی کَیْدَهُ وَمَکْرَهُ وَبَأْسَهُ وَأَمانِیَّهُ وَامْنَعْهُ عَنِّی کَیْفَ شِئْتَ وَأَنَّىٰ شِئْتَ. اللّٰهُمَّ اشْغَلْهُ عَنِّی بِفَقْرٍ لَاتَجْبُرُهُ، وَبِبَلاءٍ لَاتَسْتُرُهُ، وَبِفاقَةٍ لَا تَسُدُّها، وَبِسُقْمٍ لاَ ٰ تُعافِیهِ، وَذُلٍّ لَاتُعِزُّهُ، وَبِمَسْکَنَةٍ لَاتَجْبُرُها.
خدایا هرکه قصد من کرده قصدش کن و هرکه درباره من بداندیشی کرد، در حقش بداندیشی کن و از من حیله و نیرنگ و نیرو و آرزویش را بازگردان و او را از من بازدار هرگونه که خواهی و هر کجا که خواهی، خدایا او را از من سرگرم کن به فقری که جبرانش نکنی و به بلایی که نپوشانی‌اش و به نیازی که سدّش نکنی و به دردی که عافیتش ندهی و ذلّتی که عزیزش ننمایی و مسکنتی که جبرانش نفرمایی.
اللّٰهُمَّ اضْرِبْ بِالذُّلِّ نَصْبَ عَیْنَیْهِ، وَأَدْخِلْ عَلَیْهِ الْفَقْرَ فِی مَنْزِلِهِ، وَالْعِلَّةَ وَالسُّقْمَ فِی بَدَنِهِ حَتَّىٰ تَشْغَلَهُ عَنِّی بِشُغْلٍ شاغِلٍ لَافَراغَ لَهُ، وَأَنْسِهِ ذِکْرِی کَما أَنْسَیْتَهُ ذِکْرَکَ، وَخُذْ عَنِّی بِسَمْعِهِ وَبَصَرِهِ وَ لِسانِهِ وَیَدِهِ وَرِجْلِهِ وَقَلْبِهِ وَجَمِیعِ جَوارِحِهِ، وَأَدْخِلْ عَلَیْهِ فِی جَمِیعِ ذٰلِکَ السُّقْمَ وَلَا تَشْفِهِ حَتَّىٰ تَجْعَلَ ذٰلِکَ لَهُ شُغْلاً شاغِلاً بِهِ عَنِّی وَعَنْ ذِکْرِی.
خدایا بزن خواری و ذلت را در برابر دو چشمش و وارد کن تهیدستی را بر او در منزلش و بیماری و درد را در بدنش تا او را از من سرگرم کنی به سرگرمی سرگرم کننده‌ای که فراغتی برایش نباشد و یاد مرا از یادش ببر، همچنان که یاد خودت را از یادش بردی و نگاهدار از من گوش و چشم و زبان و دست و پا و قلب و همه اعضایش را و در همه آن‌ها بر او بیماری وارد کن و شفایش مده تا آن را قرار دهی برای او سرگرمی سرگرم‌کننده‌ای، از من و یاد من
وَاکْفِنِی یَا کافِیَ مَا لَایَکْفِی سِواکَ فَإِنَّکَ الْکافِی لَاکافِیَ سِواکَ، وَمُفَرِّجٌ لَامُفَرِّجَ سِواکَ، وَمُغِیثٌ لَامُغِیثَ سِواکَ، وَجارٌ لَاجارَ سِواکَ، خابَ مَنْ کانَ جَارُهُ سِواکَ، وَمُغِیثُهُ سِواکَ، وَمَفْزَعُهُ إِلىٰ سِواکَ، وَمَهْرَبُهُ إِلىٰ سِواکَ، وَمَلْجَؤُهُ إِلىٰ غَیْرِکَ، وَمَنْجَاهُ مِنْ مَخْلُوقٍ غَیْرِکَ، فَأَنْتَ ثِقَتِی وَرَجائِی وَمَفْزَعِی وَمَهْرَبِی وَمَلْجَإِی وَمَنْجایَ، فَبِکَ أَسْتَفْتِحُ، وَبِکَ أَسْتَنْجِحُ؛ وَبِمُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ أَتَوَجَّهُ إِلَیْکَ وَأَتَوَسَّلُ وَأَتَشَفَّعُ.
و کفایت کن‌ای کفایت کننده، آنچه را که غیر تو کفایت نکند، به درستی که تویی کفایت کننده‌ای که کفایت‌کننده‌ای جز تو نیست و گشایش دهنده‌ای جز تو نیست و پناه‌دهنده‌ای جز تو نیست، نومید گشت کسی که پناه‌دهنده‌اش جز تو و فریادرسش جز تو و پناهگاهش جز تو و گریزگاهش جز تو و ملجأش جز تو و جای نجاتش از مخلوق غیر توست، پس تویی آرامش و امیدم و پناهگاه و گریزگاهم و ملجأ و جای نجاتم، به تو گشایش می‌خواهم و به تو رستگاری می‌جویم؛ و به محمّد و خاندان محمّد سوی تو رو می‌کنم و متوسّل می‌شوم و شفاعت می‌خواهم.
فَأَسْأَلُکَ یَا اللّٰهُ یَا اللّٰهُ یَا اللّٰهُ، فَلَکَ الْحَمْدُ وَلَکَ الشُّکْرُ وَ إِلَیْکَ الْمُشْتَکَىٰ وَأَنْتَ الْمُسْتَعانُ، فَأَسْأَلُکَ یَا اللّٰهُ یَا اللّٰهُ یَا اللّٰهُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تَکْشِفَ عَنِّی غَمِّی وَهَمِّی وَکَرْبِی فِی مَقامِی هٰذَا کَما کَشَفْتَ عَنْ نَبِیِّکَ هَمَّهُ وَغَمَّهُ وَکَرْبَهُ، وَکَفَیْتَهُ هَوْلَ عَدُوِّهِ، فَاکْشِفْ عَنِّی کَما کَشَفْتَ عَنْهُ، وَفَرِّجْ عَنِّی کَما فَرَّجْتَ عَنْهُ، وَاکْفِنِی کَما کَفَیْتَهُ، وَاصْرِفْ عَنِّی هَوْلَ مَا أَخافُ هَوْلَهُ، وَمَؤُونَةَ مَا أَخافُ مَؤُونَتَهُ، وَهَمَّ مَا أَخافُ هَمَّهُ، بِلا مَؤُونَةٍ عَلَىٰ نَفْسِی مِنْ ذٰلِکَ، وَاصْرِفْنِی بِقَضاءِ حَوائِجِی، وَکِفَایَةِ مَا أَهَمَّنِی هَمُّهُ مِنْ أَمْرِ آخِرَتِی وَدُنْیَایَ.

‌ای خدا،‌ای خدا،‌ای خدا، سپاس و شکر تو راست، شکایت تنها به سوی توست و تویی که به یاری خواسته‌شده‌ای، از تو می‌خواهم‌ای خدا،‌ای خدا،‌ای خدا، به حق محمّد و خاندان محمّد که بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستی و غم و نگرانی و اندوه شدید مرا در این حالت برطرف کنی، همچنان که از پیامبرت نگرانی و غم و اندوه را برطرف نمودی و او را از هراس دشمنش کفایت کردی از من برطرف کن همچنان که از او برطرف نمودی و از من بگشای همچنان که از او گشودی و مرا کفایت کن همچنان که او را کفایت کردی، از من برگردان هراس آنچه را که از هراسش می‌ترسم و هزینه آنچه را که از هزینه‌اش می‌ترسم و نگرانی آنچه را که از نگرانی‌اش بیم دارم، بدون هیچ زحمتی از این بابت بر هستی‌ام و مرا بازگردان به برآوردن حاجاتم و کفایت آنچه مرا نگران کرده، نگرانی‌اش از کار آخرت و دنیایم.
یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ وَیَا أَبا عَبْدِاللّٰهِ، عَلَیْکُما مِنِّی سَلامُ اللّٰهِ أَبَداً مَا بَقِیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ والنَّهارُ، وَلَا جَعَلَهُ اللّٰهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیارَتِکُما وَلَا فَرَّقَ اللّٰهُ بَیْنِی وَبَیْنَکُما؛ اللّٰهُمَّ أَحْیِنِی حَیَاةَ مُحَمَّدٍ وَذُرِّیَّتِهِ، وَأَمِتْنِی مَمَاتَهُمْ، وَتَوَفَّنِی عَلَىٰ مِلَّتِهِمْ، وَاحْشُرْنِی فِی زُمْرَتِهِمْ، وَلَا تُفَرِّقْ بَیْنِی وَبَیْنَهُمْ طَرْفَةَ عَیْنٍ أَبَداً فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ.‌

ای امیرمؤمنان و‌ای اباعبدالله، بر شما از جانب من سلام خدا همیشه تا هستم و تا شب و روز هست و خدا این زیارت را آخرین بار از زیارت شما قرار ندهد و بین من و شما جدایی نیندازد؛ خدایا زنده بدار مرا، چون زندگی محمّد و فرزندان او و بمیران مرا، چون مرگ آنان و جانم را بگیر بر آیین ایشان و محشور کن مرا در زمره آنان و بین من و ایشان هیچ‌گاه جدایی مینداز، حتی به اندازه چشم برهم‌زدنی در دنیا و آخرت.
یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ وَیَا أَبا عَبْدِاللّٰهِ، أَتَیْتُکُما زائِراً وَمُتَوَسِّلاً إِلَى اللّٰهِ رَبِّی وَرَبِّکُما، وَمُتَوَجِّهاً إِلَیْهِ بِکُما، وَمُسْتَشْفِعاً بِکُما إِلَى اللّٰهِ تَعالىٰ فِی حاجَتِی هٰذِهِ فَاشْفَعا لِی فَإِنَّ لَکُما عِنْدَ اللّٰهِ الْمَقامَ الْمَحْمُودَ، وَالْجاهَ الْوَجِیهَ، وَالْمَنْزِلَ الرَّفِیعَ وَالْوَسِیلَةَ، إِنِّی أَنْقَلِبُ عَنْکُما مُنْتَظِراً لِتَنَجُّزِ الْحاجَةِ وَقَضائِها وَنَجاحِها مِنَ اللّٰهِ بِشَفاعَتِکُما لِی إِلَى اللّٰهِ فِی ذٰلِکَ فَلا أَخِیبُ، وَلَا یَکونُ مُنْقَلَبِی مُنْقَلَباً خائِباً خاسِراً، بَلْ یَکُونُ مُنْقَلَبِی مُنْقَلَباً راجِحاً مُفْلِحاً مُنْجِحاً مُسْتَجاباً بِقَضاءِ جَمِیعِ حَوائِجِی وَتَشَفَّعا لِی إِلَى اللّٰهِ.‌

ای امیرمؤمنان و‌ای اباعبدالله، به خاطر زیارتتان به جانب شما آمدم و به خدای پروردگارم و پروردگارتان متوسّلم و به وسیله شما متوجّه به سوی اویم و به پیشگاه خدا به وسیله شما درباره این حاجتم خواستار شفاعتم، پس شما برای من شفاعت کنید که برای شما نزد خدا مقام ستوده و منزلتی آبرومند و جایگاهی بلند و وسیله است، من از نزد شما باز می‌گردم، درحالی‌که چشم به راه تحقق حاجت و برآمدن و به انجام رسیدنش، از جانب خدا به شفاعت شما به درگاه خدا برای خود درباره آن هستم، پس ناامید نگردم و نمی‌باشد بازگشت گاهم نومیدانه و زیان کارانه، بلکه بازگشت گاهم بازگشت گاه برتر، قرین توفیق و اجابت می‌باشد، با برآورده شدن تمام حوایجم و برایم به درگاه خدا شفاعت کنید.
انْقَلَبْتُ عَلَىٰ مَا شاءَ اللّٰهُ وَلَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلّا بِاللّٰهِ، مُفَوِّضاً أَمْرِی إِلَى اللّٰهِ، مُلْجِئاً ظَهْرِی إِلَى اللّٰهِ، مُتَوَکِّلاً عَلَى اللّٰهِ، وَأَقُولُ حَسْبِیَ اللّٰهُ وَکَفىٰ، سَمِعَ اللّٰهُ لِمَنْ دَعا، لَیْسَ لِی وَراءَ اللّٰهِ وَوَراءَکُمْ یَا سادَتِی مُنْتَهى، مَا شاءَ رَبِّی کانَ وَمَا لَمْ یَشَأْ لَمْ یَکُنْ، وَلَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلّا بِاللّٰهِ أَسْتَوْدِعُکُمَا اللّٰهَ، وَلَا جَعَلَهُ اللّٰهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّی إِلَیْکُما، انْصَرَفْتُ یَا سَیِّدِی یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ وَمَوْلایَ وَأَنْتَ یَا أَبا عَبْدِاللّٰهِ یَا سَیِّدِی وَ سَلامِی عَلَیْکُما مُتَّصِلٌ مَا اتَّصَلَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ؛ وَاصِلٌ ذٰلِکَ إِلَیْکُما غَیْرُ مَحْجُوبٍ عَنْکُما سَلامِی إِنْ شَاءَ اللّٰهُ، وَأَسْأَلُهُ بِحَقِّکُما أَنْ یَشاءَ ذٰلِکَ وَیَفْعَلَ فَإِنَّهُ حَمِیدٌ مَجِیدٌ.
بازگشتم بر آنچه خدا خواست و جنبش و نیرویی نیست مگر به خدا، واگذارکننده‌ام کارم را به خدا، با تکیه دادنم به خدا، در حال توکل بر خدا و می‌گویم خدا مرا بس است و کافی است، می‌شنود خدا صدای کسی را که او را خواند، برای من ورای خدا و ورای شما‌ای سرورانم سرحدّی نیست، آنچه پروردگارم خواست شد و آنچه نخواهد نمی‌شود، جنبش و نیرویی نیست جز به خدا، شما را به خدا می‌سپارم و خدا این زیارت را آخرین زیارت من از شما قرار ندهد، بازگشتم،‌ای آقای من‌ای امیرمؤمنان و مولای من و تو‌ای اباعبدالله‌ای سرور من و سلامم بر شما پیوسته باد تا شب و روز پیوسته است؛ این سلام به شما رسنده است، نه اینکه سلامم از شما پوشیده باشد، اگر خدا خواهد و از او می‌خواهم به حق شما اینکه بخواهد آن را و انجام دهد، زیرا او ستوده و بزرگوار است.
انْقَلَبْتُ یَا سَیِّدَیَّ عَنْکُما تائِباً حامِداً لِلّٰهِ شاکِراً راجِیاً لِلْإِجابَةِ، غَیْرَ آیِسٍ وَلَا قَانِطٍ، آئِباً عائِداً راجِعاً إِلىٰ زِیارَتِکُما، غَیْرَ راغِبٍ عَنْکُما وَلَا مِنْ زِیارَتِکُما، بَلْ راجِعٌ عائِدٌ إِنْ شَاءَ اللّٰهُ، وَلَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلّا بِاللّٰهِ، یَا سادَتِی رَغِبْتُ إِلَیْکُما وَ إِلىٰ زِیارَتِکُما بَعْدَ أَنْ زَهِدَ فِیکُما وَفِی زِیارَتِکُما أَهْلُ الدُّنْیا، فَلا خَیَّبَنِیَ اللّٰهُ مٰا رَجَوْتُ وَمَا أَمَّلْتُ فِی زِیارَتِکُما إِنَّهُ قَرِیبٌ مُجِیبٌ.‌

ای دو سرورم از نزد شما بازگشتم، در حال توبه و سپاس برای خدا و شکرگذاری و امیدوار به اجابت، بدون یأس و ناامیدی، درحالی‌که بازگردنده و بازگشت کننده و رجوع کننده به سوی زیارت شمایم، نه روگردان از شما و نه از زیارتتان، بلکه رجوع کننده و بازگشت کننده‌ام اگر خدا بخواهد و جنبش و نیرویی نیست جز به خدا،‌ای آقایانم به سوی شما و زیارتتان رغبت نمودم، پس از آنکه اهل دنیا نسبت به شما و زیارتتان بی‌رغبت شدند، خدا مرا از آنچه در زیارت شما امید و آرزو کردم ناامید نسازد به درستی که او نزدیک و پاسخ‌دهنده است.

منبع: ویکی شیعه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا