سوگواری محرم
سوگواری محرم، مجموعه آیینهایی است که شیعیان (و گاه غیرشیعیان) در ماه محرم در سوگ شهیدان کربلا انجام میدهند. سوگواری در آغاز با گریه و شعرخوانی صورت میگرفت، اما رفتهرفته مداحی، روضهخوانی، شمایلکشی، سینهزنی، تعزیه و مانند آن به مراسم سوگواری افزوده شد. بیشتر این آیینها در دوران آل بویه، صفویه و قاجار شکل گرفتند. برخی از عالمان دینی و روشنفکران مقابلههایی با بعضی از این آیینها (بهویژه قمهزنی) داشتهاند.
آیینهای عزاداری
سوگواری برای امام حسین و یارانش، آیینها، سبکها و قالبهای مختلف و متعددی در مناطق مختلف شیعهنشین یافته و در طول تاریخ نیز تحولاتی را از سر گذرانده است. برخی از این آیینها را میتوان در عصر امامان شیعه هم دید.
مرثیهسرایی و مرثیهخوانی
مرثیه بر شهادت امام حسین و یارانش، از نخستین ساعات پس از واقعه عاشورا آغاز شد؛ از امام چهارم شیعیان و زینب کبری در کربلا تا ام سلمه همسر پیامبر در مدینه.[۱]
امامان شیعه توجه ویژهای به مرثیهسرایان واقعه کربلا نشان میدادهاند؛ کمیت اسدی، سید حمیری، دعبل خزاعی، عبدالله بن کثیر و عوف بن عبدالله برخی از مرثیهسرایان معاصر ائمه بودهاند. به گزارش شیخ مفید در امالی، اولین مرثیه درباره امام حسین (ع) را عبه بن عمرو سهمی سروده است و به گزارش سید محسن امین در اعیان الشیعه، سلیمان بن قته العروی التیمی.[۲]
شاعران هندی، ترک و ایرانی هم به سرودن مرثیه پرداختهاند؛ شاعرانی هندی از قبیل محمد رفیع سودا، میر محمدتقی، میرزا فصیح، عزیز لکنوی، جوش ملیحآبادی و سیماب اکبرآبادی. بغدادلی روحی، سید مشتاق مصطفی، عثمان نورس و ینی سحرلی آولی از مرثیهسرایان ترکزبان بودهاند.[۳]
با گسترش آیینها و مجالس سوگواری در ایران، مرثیهسرایی هم اهمیت بسیاری یافت و این مرثیهها در مجالس عزاداری خوانده میشد[۴] و محتشم کاشانی، اهلی شیرازی، فیاض لاهیجی و وصال شیرازی به مرثیهسرایی درباره واقعه عاشورا میپرداختند. شاعرانی مانند علی موسوی گرمارودی، علی اکبر خوشدل تهرانی، حبیب الله چایچیان، غلامرضا سازگار و علی انسانی، از مرثیهسرایان معاصر ایراناند.[۵]
سینهزنی
سینهزنی، متداولترین گونه عزاداری مذهبی شیعیان در کشورهای مختلف است که در عزاداری محرم هم دیده میشود. سینهزنی، مکان خاصی ندارد و در همه مجالس عزاداری در مسجد، حسینیه و مراسمهای خانگی انجام میشود.[۶]
با آنکه عزاداری برای امام حسین (ع)، از دوران خلافت آل بویه به مراسمی رسمی و عمومی تبدیل شد، اما در روایات تاریخی پیش از عصر صفویه، نشانی از سینهزنی دستهجمعی در سوگواری برای شهادت امام حسین و یارانش دیده نمیشود.[۷] آیین سینهزنی همواره مختص عزاداری برای امام حسین و اهل بیت او بوده است.[۸]
شبیهخوانی یا تعزیه
تعزیهخوانی و شبیهخوانی، نمایشی است برای بازسازی وقایع کربلا با حضور مردم که بازیگران آن در دو دسته موافقخوان (در نقش امام حسین و یارانش) و مخالفخوان (در نقش سپاه یزید) به ایفای نقش میپردازند. لباسهای مخصوص و ابزار جنگی، در تعزیه به کار گرفته میشود.[۹]
متنهای مورد استفاده در تعزیهها، غالبا منظوم، آهنگین و ترکیبی از شعر و بحر طویل است. شعرهای مخالفخوانان، معمولا با حالتی حماسی خوانده میشود.[۱۰]
شبیهخوانی یا تعزیه گرچه یک آیین عزاداری بومی ایران است[۱۱]، اما در کشورهای اسلامی و شیعی دیگری از جمله هند و پاکستان هم به شیوههای مختلف اجرا میشود.[۱۲]
روضهخوانی
روضهخوانی، بیان وقایع عاشورا همراه با غم و اندوه است که ذکر مصیبت سید الشهدا هم خوانده میشود و معمولا همراه با مرثیهخوانی و اشک ریختن برای امام حسین و یاران اوست.[۱۳]
عبارت روضهخوانی، به کتاب روضه الشهدای ملاحسین کاشفی اشاره دارد که در قرن نهم هجری به فارسی نوشته شد و تا سالها در مجالس عزاداری خوانده میشد و کسانی که آن را میخواندند، روضهخوان نام گرفتند و به تدریج، مجالس عزاداری هم روضهخوانی خوانده شد.[۱۴]
زنجیرزنی
زنجیرزنی، از آیینهای رایج عزاداری شیعیان که به صورت گروهی و در قالب چند ستون موازی و با فاصله برگزار میشود. زنجیرزنی آیینی مردانه است و بیشتر در دهه اول محرم و دهه آخر صفر در کشورهای ایران، عراق، لبنان، پاکستان و هند دیده میشود.[۱۵] زنجیر، متشکل از چند رشته زنجیر کوتاه طلایی یا نقرهای رنگ است که یک سر آنها به دستهای متصل شده و سر دیگر به چند شاخه تقسیم میشود.[۱۶] زنجیرزنان، زنجیر را به صورت هماهنگ و با ریتمی مشخص، بالا میبرند و بر کتف و پشت و گاه بر سر خود میزنند.[۱۷]
زنجیرزنی به ویژه در اشکال شدید و همراه با خونریزی آن، از دوره قاجار در بین علما و فقهای شیعه، مخالفانی داشته؛ از جمله سید ابوالحسن اصفهانی و سید محسن امین که به حرمت آن فتوا دادهاند. با این حال برخی دیگر از فقها از جمله محمحسین نائینی، زنجیرزنی را حتی اگر منجر به بیرون آمدن کمی خون باشد، جایز دانسته است.[۱۸]
عَلَمگردانی
علمگردانی، علمکشی یا علمبرداری، آیین حمل علم در دستههای عزاداری محرم که از رایجترین آیینهای عزاداری در ایران است.[۱۹] بلند کردن و حمل علم، در بین عزادارن عاشورا، مایه افتخار و مباهات شمرده میشود.[۲۰] مراسم علمبندی یا علمبندان، کمی پیش از آغاز ماه محرم و با حضور بزرگان محلی در مساجد، امامزادهها و تکایا برگزار میشود و علمها با پارچههای زینتی آراسته میشوند.[۲۱] پس از پایان عزاداری عاشورا، در سیزدهم محرم و یا ۲۸ صفر، در مراسمی که علمواچینی خوانده میشود، پارچهها و اجزای علم باز میشود.[۲۲]
دسته عزاداری
دسته عزاداری، گروه سازمانیافته عزاداران، و جمعیتی که با آیینها و تشریفات خاص، در معابر عمومی حرکت کرده و عزاداری میکنند. این آیین معمولا همراه با حمل نمادهایی مانند علم، بیرق، نخل و… است. دسته سینهزنی و دسته زنجیرزنی، از انواع دستههای عزاداری در ایران و دیگر نقاط شیعهنشین است. دسته کربزنی و شاخسی واخسی هم انواع دیگری از این آیین عزاداری است که در برخی مناطق رایج است.[۲۳] دستههای عزاداری بیشتر در دهه اول محرم و به خصوص در روزهای نهم و دهم محرم به راه میافتند. با این حال در مناسبتهایی مانند وفات معصومان هم دستههای عزاداری دیده میشود. دستهها معمولا یا پیش از ظهر و یا بعد از مغرب به راه میافتند.[۲۴]
پیشینه دستههای عزاداری، از قرن چهارم هجری و دوره آل بویه دانسته شده است.[۲۵]
شام غریبان
مراسم شام غریبان، آیینی در شب یازدهم محرم، با هدف سوگواری برای رنجها و مصائب فرزندان و خاندان امام حسین (ع) که حضور کودکان و زنان در آن چشمگیر است و روشن کردن شمع، از رسوم آن است. نوحهها و اشعاری که در شام غریبان خوانده میشود، اغلب محزون و غیرحماسی است. برخی از تاریخنگاران، مراسم شام غریبان را آیینی ترکی دانسته که همراه با مظفرالدین شاه به تهران آمده و عمومیت یافته است.[۲۶]
نخلگردانی
نخلگردانی، از آیینهای عزاداری در روز عاشورا در برخی مناطق مخصوصا مناطق مرکزی ایران است. در مراسم روز عاشورا، عدهای از مردان جوان و نیرومند، نخل سیاهپوش آذینبسته را با آدابی خاص در مسیر مشخصی میگردانند.[۲۷]نخل که در زبان فارسی به معنای درخت خرماست، در آیینهای سوگواری، تابوتواره و اتاقکی حجلهمانند و مشبک از جنس چوب است.[۲۸]
قمهزنی
قمهزنی، یکی از آیینها و رسوم عزاداری شیعیان در صبح روز عاشوراست که عزاداران با ابزار بُرنده مانند تیغ و قمه، سر یا پیشانی خود را زخمی میکنند. قمهزنی در هند، پاکستان، عراق، ایران، لبنان، بحرین و برخی مناطق شیعهنشین دیگر انجام میشود.[۲۹] برخی فقها مانند محمدحسین نائینی[۳۰]، از موافقان آن و برخی دیگر مانند سید ابوالحسن اصفهانی[۳۱] از مخالفان آن بودهاند. سید محسن امین نخستین بار در نقد آن مطالبی منتشر کرد. موافقان قمهزنی آن را از جمله شعائر عاشورا و ابزار تقویت مذهب میدانند و مخالفان، آن را رسمی خرافی و موجب وهن مذهب تشیع قلمداد میکنند.[۳۲]
برخی محققان، منشأ قمهزنی را از مسیحیت دانسته و برخی دیگر آن را سنتی هندی یا از رسوم ترکهای آذربایجان و قزلباشهای آناتولی برشمردهاند.[۳۳]
راهپیمایی اربعین
راهپیمایی اربعین، پیادهروی شیعیان در عراق از نقاط مختلف این کشور به طرف کربلا به مناسبت اربعین حسینی.[۳۴] زائران عراقی، پس از رسیدن به کربلا، انجام زیارتی کوتاه و قرائت زیارت مخصوص روز اربعین، به شهرها و روستاهای خود بازمیگردند.[۳۵] در سالهای اخیر، شیعیان از کشورهای دیگر مانند ایران هم خود را برای روز اربعین به این مراسم میرسانند.[۳۶] جمعیت حاضر در این راهپیمایی، میلیونها نفر تخمین زده میشود. تعداد زائران در سال ۱۳۹۲ش، حدود ۱۵ میلیون و در سال ۱۳۹۳ش حدود ۲۰ میلیون نفر گزارش شده است.[۳۷]
تابوتگردانی
تابوتگردانی، از آیینهای عزاداری عاشوراست که عزاداران تابوتوارهای را بر دوش گرفته و در معابر عمومی میگردانند.[۳۸] این آیین، تشییع نمادین امام حسین (ع) و برخی دیگر از امامان شیعه است.[۳۹] نخلگردانی، یکی از انواع تابوتگردانی است.[۴۰] تابوتگردانی علاوه بر ایران، در عراق هم برگزار میشود و در شبه قاره هند، آسیای شرقی و اندونزی، اصلیترین مراسم محرم است.[۴۱] تشریفات و آداب تابوتگردانی در مناطق مختلف ایران، بسیار متنوع و مختلف است.[۴۲] بنابر گزارشهای تاریخی، این آیین در عصر آل بویه وارد ایران شده است.[۴۳]
کتابشناسی سوگواری محرم
کتابهای فراوانی پس از واقعه عاشورا نگاشته شده که به بازخوانی واقعه عاشورا و تحلیل وقایع آن پرداختهاند. این آثار فارسی و عربی که بسیاری از آنها به زبانهای دیگر هم ترجمه شده، در مقاطع مختلف تاریخی و همچنین در قالبهای متفاوت نوشته شدهاند. برخی از این موارد عبارتند از:
- آثار ادبی: نامیرا، ادب الطف، و سقای آب و ادب.
- آثار روایی و مقتلنگاری: مقتل ابی مخنف، اللهوف، طوفان البکاء، نفس المهموم، روضه الشهداء، و اسرار الشهاده.
- آثار تحلیلی: پس از پنجاه سال، شهید جاوید، مع الرکب الحسینی، و رسانه شیعه.
- آثار انتقادی: حماسه حسینی، لؤلؤ و مرجان، و التنزیه لاعمال الشبیه.
- آثار اخلاقی و عرفانی: الخصائص الحسینیه، و گنجینه الاسرار.
- آثار دائره المعارفی: ابصار العین، فرسان الهیجاء، فرهنگ عاشورا، دانشنامه امام حسین (ع)، و مقتل جامع سید الشهداء.
پیشینه و تحولات عزاداری
سوگواری و عزاداری برای شهیدان واقعه عاشورا، از اولین روزهای پس از عاشورای سال ۶۱ هجری قمری آغاز شده و همچنان ادامه دارد؛ اما شیوههای عزاداری در طول تاریخ تغییرات فراوانی کرده و بسیاری از آیینها و سنتها به آن اضافه شده است.
سوگواری در عصر معصومین(ع)
اولین مرثیهخوانان بر حسین بن علی(ع) پس از واقعه عاشورا، زینب(س) و علی بن الحسین(ع) بودند. زینب(س) هنگام گذر از کنار تن برادرش با خواندن اشعاری، حتی دشمنان را متأثر کرد.[۴۴] با ورود اسیران کربلا به شام، زنان بنیامیهبر آنان گریستند و سه روز[۴۵] یا هفت روز[۴۶] عزا به پا کردند.
بشر بن جذلم، به دستور امام سجاد(ع) ورود اهلبیت به مدینه را با سرایش اشعاری به مردم اعلام کرد و آنان را گریاند.[۴۷] زینب دختر عقیل[۴۸]، ام البنین[۴۹] و رباب[۵۰] از زنانی بودند که به سوگواری پرداختند و مردم مدینه را به سوگ نشاندند.
کمیت اسدی از شاعران بزرگ زمان امام باقر(ع) و امام صادق(ع)[۵۱] و دعبل خزاعی از شاعران شیعی دوران امام رضا(ع) برای امام حسین(ع) مرثیه خواندهاند.[۵۲] در آن دوره، به کسانی که مصائب امام حسین(ع)را با شعر حکایت میکردند، مُنشِد میگفتند.[۵۳]
رشد و گسترش عزاداری
با روی کار آمدن آلبویه فشارها از شیعیان برداشته شد[۵۴] و در سال ۳۵۲ق، برای نخستین بار حکومت روز عاشورا را تعطیل رسمی و عزای عمومی اعلام کرد؛ خرید و فروش ممنوع شد، به قصابان دستور داده شد به احترام این روز ذبح نکنند، آشپزان غذا نپزند و در بازارها خیمه عزا برپا شد.[۵۵] شیعیان دوران آلبویه، مراسم عزاداری را با عنوان مجالس «الناحیه» یا «الرثا» برگزار میکردند.[۵۶]
در دوره تیموریان مداحان به آزادی به منقبتخوانی ائمه در ملأعام میپرداختند[۵۷] و اصطلاح مداحی از این زمان رواج یافت [۵۸] اصطلاح روضهخوان نیز از این دوره به بعد رایج شد و علت آن نگارش کتاب روضه الشهدا به دستملاحسین واعظ کاشفی و رواج بسیار آن میان مردم بود؛ بهطوریکه بسیاری از افراد در مراسم عزاداری به مطالب آن استناد میکردند. کمکم به خوانندگان این کتاب روضهخوان گفتند و بهمرور زمان این اصطلاح به هر کسی که مصیبت امام حسین(ع) را میخواند اطلاق شد و جای منقبتخوانی را گرفت.[۵۹]
اوج گسترش عزاداری برای حضرت سیدالشهدا، در زمان صفویه و رسمی شدن مذهب تشیع در ایران در زمان شاه اسماعیل صفوی بود و با پشتیانی دولت و در حضور شاهان صفوی نیز مراسم نوحهخوانی، سینهزنی و سوگواری برگزار میشد.[۶۰] از این دوره به بعد، تکیهها و حسینیهها و موقوفات مربوط به عزاداری امام حسین(ع) در ایران شکل گرفت.[۶۱] در دوره افشاریه، نادرشاه عزاداری را محدود کرد.[۶۲] شاخصه مهم دوران زندیه، شکلگیری اولین نمونههای مجالس تعزیه و شبیهخوانی است.[۶۳]
رواج تعزیهخوانی در دوران قاجار
دوره قاجار، دوران رونق بیسابقه مجالس عزاداری، بهویژه آئین تعزیه است.[۶۴] ناصرالدینشاه موجب رواج تجمل و اشرافیگری در مجالس روضه شد؛ بهطوریکه شاه گاه در شبهای دهه اول محرم برای واعظان و پامنبریهای آنان مشتمشت سکه پرتاب میکرد.[۶۵] علاوه بر قمهزنی، شمایلکشی، زنجیرزنی و رسم ۴۱ منبر از دیگر رسومی بود که در دوره ناصرالدینشاه تأسیس شده یا رواج بیشتر یافت.[۶۶]
از دیگر ویژگیهای سوگواری محرم در دوران قاجار، انتقادات برخی روشنفکران مانند میرزا ملکم خان و میرزا فتحعلی آخوندزاده به عزاداری است.[۶۷] عمومیت یافتن مراسم شام غریبان از ویژگیهای عزاداری دوران مظفرالدین شاه بود. سوگواری بر امام حسین(ع) در دوران قاجار علاوه بر ماه محرم به ماه صفر نیز تعمیم یافت.[۶۸]
پهلوی اول و اعمال محدودیتها
هر چند رضاخان در سالهای نخست حکومتش مقید به شرکت در مجالس عزاداری بود[۶۹] اما با اجرای برنامههای تجددخواهی رفتهرفته از مجالس سوگواری فاصله گرفت و محدودیتهایی نیز برای سوگواران وضع کرد. از سال ۱۳۱۴ش و بهموازات اجرای قانون کشف حجاب، به حاکمان مناطق مختلف دستور داده شد از راه انداختن دستههای عزاداری در ماه محرم و صفر جلوگیری کنند و مردم را تشویق کنند تا در مجالس روضه بر روی صندلی و نیمکت بنشینند. پس ازواقعه گوهرشاد، سختگیری درباره برپایی مجالس روضه افزایش یافت و مأموران شهربانی موظف شدند که از برگزاری مجالس عزاداری جلوگیری کنند. حتی کار بهجایی رسید که در بعضی شهرها وعاظ و برپاکنندگان مجالس روضه را به زندان میفرستادند.[۷۰] تخریب بنای تکیه دولت در ۱۳۱۷ش که باعث انزوای بیش از پیش مراسم تعزیه شد، از دیگر اقدامات رضاخان بود.[۷۱]
در مقابل شیخ عبدالکریم حائری یزدی برای برپا ماندن مجالس عزاداری کوشید. او طلاب را برای تبلیغ و منبر در ایام سوگواری به مناطق مختلف میفرستاد.[۷۲] وی همچنین گامهایی هم برای اصلاح این مجالس برداشت؛ از جملهشبیهخوانی را در قم ممنوع و مجالس بزرگ تعزیه را به مجلس روضهخوانی تبدیل کرد.[۷۳]
با سقوط رضاخان در شهریور ۱۳۲۰ش و ورود نیروهای متفقین به ایران، ممنوعیت برگزاری مجالس سوگواری رنگ باخت و قمهزنی، قفلبندی، زنجیرزنی، شاخحسینی و… احیاء شد.[۷۴]
مجالس عزاداری، ابزار انقلاب اسلامی
در اواخر دوران پهلوی، مجالس روضه خانگی و زنانه در این مقطع، رشد داشت؛ تا آنجا که گستره شهرت و فعالیت برخی خطیبان زن به بیرون از مجالس خانگی هم کشیده و مجالس زنانه بزرگ تشکیل میشد.[۷۵] پس از به چالش کشیده شدن ارتباط شاه با علما و روشن شدن جرقههای نخست مبارزه علیه رژیم پهلوی، روحانیون از مراسمات عزاداری برای مخالفت با شاه استفاده کردند.[۷۶] وقایع محرم ۱۳۴۲ش باعث شد، در محرم ۱۳۴۳ش دولت، برگزاری هر نوع عزاداری را منوط به گرفتن مجوز بدارد.[۷۷]
دوره جمهوری اسلامی و اصلاح عزاداری
با پیروزی انقلاب اسلامی، هیئتهای مذهبی و مجالس عزاداری، تغییرات صوری و محتوایی بسیاری به خود دیدند. با به وجود آمدن جریانهای مربوط به مداحی عامهپسند و رواج برخی آئینها مثل قمهزنی و قفلزنی در هیئتهای سنتی، اصلاحات در هیئتهای مذهبی آغاز شد. روندی که مرتضی مطهری و علی شریعتی آن را با خرافهزدایی و پیراستن از نگرشها به واقعه عاشورا آغاز کرده بودند به شکل اِعمال اصلاح در آئینهای عزاداری اجرا شد. آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران حکم به حرمت قمهزنی داد و سپس مراجعی چون مکارم شیرازی، فاضل لنکرانی، نوری همدانی، میرزا جواد تبریزی و مظاهری فتواهای مشابهی صادر کردند.[۷۸] از اواخر دهه هفتاد، در کنار مجالس سنتی عزاداری، رفتهرفته سبک متفاوتی از عزاداری بهویژه بین جوانان مرسوم شد که اشعار و سبکهای شورانگیزی داشت. جرقههای جریان جدید مداحی با نریمان پناهی و حاج قربان (علی قربانی) زده شد. سیدجواد ذاکر این مسیر را با سرعت بیشتری ادامه داد. در جلسات هیئت او گاه عباراتی کفرآمیز چون «لا اله الا علی» «لا اله الا الزهرا» و… گفته میشد و کارهایی چون قلاده و زنجیر به گردن انداختن رواج داشت. رواج چنین اموری در مجالس، موجب مخالف و واکنش مراجع به این نوع عزاداری شد.[۷۹] همچنین برخی مراجع در اوایل دهه ۸۰ انتقادات شدیدی را نسبت به استفاده از مفاهیم غلوآمیز درباره اهل بیت و بهکارگیری واژگان نامناسب و دور از شأن آنان مطرح کرد.[۸۰]
منبع: ویکی شیعه
نظرات بسته شده است.