تعزیهخوانی یا شبیهخوانی
تعزیهخوانی یا شبیهخوانی ، نوعی نمایش مذهبی برگرفته از رویدادهای تاریخی و حماسی حزنانگیز درباره واقعه کربلا و شهادت امام حسین(ع) و اهل بیت و یاران او و مصایب خاندان پیامبر(ص). آغاز تعزیهخوانی را از زمان دیلمیان دانستهاند که در زمان صفویه به شکل فعلی درآمد و در زمان قاجار به اوج خود رسید و دامنه آن از مرزهای ایران فراتر رفت.
خاستگاه و پیش زمینه
تعزیه در ادبیات مذهبی ایران بر بنیاد فرهنگ عاشورا و وقایع تاریخی کربلا در ۶۱ق/۶۸۰م، و نبرد دلیرانه و شهادت مظلومانه امام حسین(ع) نهاده شده و به صورت تعزیهخوانی یا شبیهخوانی، شکلی ویژه از نمایش یا درام مذهبی، تجلی کرده است.[۱] نشانههای اولیه تعزیه خوانی در زمان دیلمیان و پس از آن دوران آل بویه دیده میشود؛ اگر چه تعزیه به صورت امروزی از زمان صفویهشروع شد و در زمان قاجار به اوج خود رسید.
شکلگیری و سیر تحول
دربارۀ شکلگیری و پیشینه تعزیهخوانی دیدگاههای متفاوتی ابراز شده است.
برخی اولین اَشکال تعزیه و شبیهخوانی در نواحی شمال ایران را به زمان دیلمیان بازمیگردانند و میگویند این شکل نمایشی از طریق موزیکانچیان ( سربازان نوازنده موزیک) سپاه دیلمی، سربازان، بازرگانان و زائران عتبات عالیات به این دیار آمد و گسترش یافت.[۲] اما پس از دیلمیان تعزیهخوانی از رونق افتاد و در زمان صفویان دوباره برقرار شد. گفته میشود نسخههایی از تعزیه که در زمان عضدالدوله دیلمی نوشته شده بود، در کتابخانه مادرید نگهداری میشود.[۳]
در زمان آل بویه و دیلیمان
ابن جوزی (درگذشت ۵۹۷ق) و ابن اثیر (درگذشت ۶۳۰ق) نخستین تاریخنگارانی هستند که گزارشهایی از تجمعات مذهبی شیعیان و دستهگردانی و عزاداری مردم برای امام حسین(ع) دربغداد و بستن بازارها و تعطیل خرید و فروش و نوحه خوانی و بر سر و سینه زدن زنان در روز عاشورای سال ۳۵۲ق/۹۶۲م میدهند.[۴] [۵]
ابن اثیر در شرح وقایع سال ۳۶۳ق/۹۷۴م اشارهای کوتاه به نوعی شبیه سازی میان اهل تسنن محله سوق الطعام بغداد میکند و مینویسد که سنیان زنی را شبیه عایشه بر شتر سوار کرده بودند و دو تن دیگر را شبیه طلحه و زبیر ساخته، و جنگی تمثیلی راهانداخته بودند که گویی با یاران علی میجنگند.[۶]
بعضی گفتهاند، احیاناً شیعیان کرخ بغداد نیز شبیه واقعه کربلا را میساخته، و نشان میدادهاند که سنیان در مقابله با آنان چنین شبیه سازیهایی را میکردهاند.[۷]
در زمان صفویه
این نمایش آئینی که از زمان دیلمیان شروع شد، پس از آل بویه خبری از آن نیست ولی دوباره در زمان صفویه با روشی جدید به عرصه فرهنگی، مذهبی بازگشت.
تاورنیه به شبیهسازی شخصیتهای وقایع کربلا و نمایش برخی صحنهها در دستههای عزاداری در حضور شاه صفی (۱۰۳۸-۱۰۵۲ق) در میدان نقش جهان اصفهان اشاره نموده و اسبهای زین و یراق شده شهیدان و شبیه نعش کودکان در تابوتهایی بر روی عماری را وصف کرده است.[۸]
سالامون انگلیسی و وان گوک هلندی در ۱۱۵۲ق/۱۷۳۹م در دورۀ شاه سلطان حسین، یا دورۀ سلطنت بسیار کوتاه طهماسب دوم، به نمایش واقعه کربلا بر روی ارابههایی در حال حرکت اشاره کردهاند.
گزارش این دو سیاح در کتابی به زبان آلمانی با عنوان «تاریخ و جغرافیای امروز ایران و یا کشور شاهنشاهی ایران در عهد معاصر۱ »، کهنترین سند شرح واقعه کربلا را به صورت نمایش بر روی ارابه تأیید میکند.[۹]
شبیه خوانی از اواخر دورۀ صفوی شکل نمایشی کنونی خود را گرفت و در دورههای بعد توسعه و تکامل یافت.
دوران زندیه
منابع از اجرای تعزیه حضرت قاسم(ع) در زمان زندیه خبر میدهند، این مطلب گویای آن است که بیتردید تعزیهخوانی راهی نسبتاً دراز پیموده تا به شکل یک نمایش کاملاً نظام یافته در این دوره درآمده است. تعزیه خوانی «عروسی حضرت قاسم »، که با مکالمات و شعرخوانی بسیار ظریف همراه است و در میان مجالس تعزیه از مجالس فرعی و گوشه به شمار میآید، باید بنابر شواهد و قراین از مجموعه نمایشهای متأخرتر از نمایشهای اصلی، مانند تعزیه «شهادت حضرت امام حسین(ع)» ساخته شده باشد. از این رو تعزیه خوانی باید دورۀ تکوین و تحولی را در دورۀ صفوی و پس از آن پیموده باشد تا در دورۀ زندیان تعزیه «عروسی حضرت قاسم» را به نمایش گذارد.[۱۰]
فرانکلین -شرقشناس، که در دوره زندیه در ایران بود ــ در سفرنامه خود از برخی مجالس عزاداری در شیراز گزارش داده است. بنا بر این گزارش، در دهه اولِ محرّم دستههایی از جوانان به مثابه سپاهیان امام و عمرسعد ــ که هر دسته با علائم مخصوصی شناخته میشدند ــ در کوچهها و خیابانها با هم میجنگیدند. همچنین از نمایش کبوترهای خونین منقار که خبر شهادت امام حسین علیهالسلام را به مدینه میبردند، سخن گفته است. [۱۱]
در زمان قاجار
در این دوره تعزیهخوانی روند تحولی ویژه و شتابندهای را پیمود. فتحعلی شاه به تعزیهخوانی علاقهای مخصوص نشان میداد. وی سرپرستی امور عزاداری و تعزیه خوانی دربار و حکومت را در ماه محرم به چند تن از رجال درباری سپرده بود و در برخی مجالس تعزیه، به ویژه تعزیه روز تاسوعا و عاشورا حاضر میشد. برخی از رجال درباری و اعیان و اشراف مملکت هم در دهه محرم در تکیهها یا حیاطهای خانه هایشان مجالس سوگ و تعزیه خوانی برپا میکردند. [۱۲] رواجتعزیه در این دوران تا به حدی بود که به صورت یک فرهنگ درآمده بود و در بیشتر مراسم شادی و عزا، تعزیههای خاص مربوط به آن برگزار میشد. در این دوره حتی گروههای خاص زن تعزیهگردان نیز وجود داشته است و از اولین تعزیههای زنانه در منزل قمرالملوک دختر فتحعلی شاه برگزار شد و از آن پس هرسال دهه اول محرم برقرار بوده. تعزیههای زنانه در اواسط دوره احمدشاه رو به زوال گذاشت. بههرحال، رواج تعزیه رکود روضه خوانی را در پی داشت و با توجه به اینکه گردانندگان تعزیه، مردم عادی بودند و ممکن بود خرافاتی را در آن داخل کنند، همچنین به دلایل فقهی تشبه به نساء در مردان و تشبه به رجال در زنان و هتک حرمت امامان در تَمَثُّل به آنان و… برخی فقها با آن مخالفت کردند. از جمله عالمان مخالف و منتقد شبیهخوانی این دوره، شیخ جعفر شوشتری، شیخ هادی نجم آبادی، ملا محمدتقی برغانی (شهید ثالث)، محمدباقر بیرجندی و شیخ جعفر نجفی (کاشفالغطاء) بودند. البته شهید ثالث پس از چندی به واسطه رؤیایی، دست از مخالفت کشید. امیرکبیر هم از کسانی است که با تعزیهخوانی مخالفت کرد اما چون با مخالفت مردم مواجه شد به اصلاح آن همت ورزید.[۱۳]
جیمز موریه مامور نظامی سیاسی انگلیس در ایران در نخستین سفرنامهاش به نام «سفری در ایران… »، به اجرای ۳ مجلس تعزیه در حضور فتحعلی شاه: تعزیههای «شهادت طفلان زینب »، «بازار شام» و «شهادت امام» در روزهای ۸ و ۹ و ۱۰ محرم ۱۲۲۴ اشاره میکند و وصفی کوتاه از آنها میآورد.[۱۴]
اما در طول حدود ۱۵۰ سال سلطنت خاندان قاجار در ایران، دورۀ سلطنت ناصرالدین شاه (۱۲۶۴-۱۳۱۳ق)، دورۀ توسعه و شکوه و جلال تعزیهخوانی در ایران، بهویژه در تهران، بوده است. ناصرالدین شاه به مراسم تعزیهخوانی بسیار علاقه نشان میداد و در محرم هر سال اگر در تهران به سر میبرد، برای دیدن شبیهخوانی به تکیههای حکومتی، و اگر در ییلاق و بیرون از شهر تهران بود، به تکیهها و حسینیههای محلی میرفت. او کارگزاران و مسئولان برپایی مجالس تعزیههای درباری را در مجلل ساختن محیط تعزیهخوانی و جذاب کردن صحنههای وقایع ترغیب و تشویق میکرد.[۱۵]
مهمترین تکیه در زمان قاجار
تکیه دولت مهمترین تکیه اجرای تعزیه در زمان ناصرالدین شاه بود که به دستور وی ساخته شد، این تکیه در ترویج تعزیه بسیار مؤثر بود. تعزیهخوانانِ آنجا ــ که در حقیقت تعزیهخوانِ دولتی بودند ــ زیرنظر «مُعین البُکا»ی دربار، در برابر شاه و درباریان تعزیه میخواندند.[۱۶]
در دوران پهلوی
در دوره رضاخان، بویژه در دهه دوم سلطنتش، سوگواریهای ماه محرّم محدود شد و ممنوعیتهای متعددی به وجود آمد. [۱۷] در همین راستا بتدریج برگزاری رسمی مجالس تعزیه در تهران و شهرها متوقف شد، اما اجرای آن در روستاها کمابیش ادامه یافت.
در دوره پهلوی دوم، چند مجلس تعزیه بر روی صحنه نمایش آمد.[۱۸] در ۱۳۵۵ ش، «مجمع بین المللی تعزیه »، با شرکت و سخنرانی جمعی از صاحب نظران و تعزیهشناسان ایرانی وخارجی در شیراز برگزار شد و در آن مجمع تعزیههایی نیز به اجرا در آمد. مجموعه سخنرانیهای این مجمع را چلکوفسکی در نیویورک منتشر کرد.[۱۹]
پس از پهلوی
پس ازپهلوی ابتدا تعزیه در حاشیه قرار گرفت، ولی در سالهای اخیر مورد توجه و علاقه مردم و مسئولان فرهنگی و هنری بوده و تلاش شده است با تحقیق در پیشینه این هنر مذهبی و پیرایش و پالایش آن، از افول و نابودی این سنّت دیرینه جلوگیری شود.
ثبت جهانی
نمایش تعزیه در سال ۱۳۸۹ش در فهرست آثار معنوی ایران در یونسکو ثبت شد.[۲۰]
تعزیه در غرب
نمایش تعزیه به دلیل بعضی از جاذبهها از مرزهای ایران پا فراتر گذاشته و به کشورهای دیگر نیز نفوذ کرده است. از شیفتگان نمایش سنتی تعزیه، الکساندر خوجکو، ایران شناس لهستانی کنسول روسیه در ایران از ۱۲۴۶ تا ۱۲۵۶ق/۱۸۳۰ تا ۱۸۴۰م بود که در بیشتر مجالس تعزیه خوانی درباری و اعیان و اشراف شرکت میکرد. او نخستین کسی بود که به ارزش تعزیه نامه پی برد و کاملترین مجموعهای حاوی ۳۳ مجلس تعزیه از معین البکای دربار فتحعلی شاه، به نام حسین علی خواجه، مشهور به تعزیه گو و سرایندۀ برخی از مجالس این مجموعه را خرید.[۲۱]
خوجکو دو مجلس «پیغمبر خدا» و «رحلت پیغمبر» را از این مجموعه با ویرایش فارسی در ۱۸۵۲م در پاریس چاپ و منتشر کرد و ۵ تعزیه نامه را هم به زبان فرانسه ترجمه و با مقدمهای جامع و تحلیلی در کتابی با عنوان «تئاتر ایرانی: منتخب تعزیه ها۱» در ۱۸۷۸م منتشر کرد.[۲۲]
خوجکو در مقدمه به دو هفته تعزیه خوانی در خانه میرزا ابوالحسن خان، نخستین ایلچی ایران در انگلیس و وزیر امور خارجۀ وقت (۱۲۳۹-۱۲۵۰ق)، اشاره میکند و مینویسد:
-
-
- «او نذر کرده بود تا برای شفای پسرش تعزیه خوانی بکند؛ از این رو در محرم ۱۲۴۹/ مۀ ۱۸۳۳، نذرش را با برپایی مجلس تعزیه خوانی باشکوهی در حیاط خانهاش ادا کرد.»
-
اصطلاحات و واژههای رایج در تعزیه
- شبیه خوانی: نمایش تعزیه
- شبیه: بازیگر تعزیه
- مقتل نویس: نویسنده نسخه و متن نمایش تعزیه
- معین البکا: کارگردان تعزیه
- ناظم البکا: دستیار کارگردان تعزیه
- بانی: سرمایه گذار و تهیه کنندهٔ تعزیه
- فرد: نسخه و متن نمایشنامهٔ تعزیه
- بچهخوان: کسی که نقش کودکان را میخواند.
- زنانه خوان (نقابخوان): بازیگری که در نقش زینب و دیگر بانوان اهل بیت بازی میکند.
- رجزخوانی: هنگامی که اولیا یعنی خاندان پیامبر(ص) و اشقیایعنی مخالفان پیامبردر مقابل هم از افتخارات و اصل و نسب خود حرف میزنند.
- اشتلم خوانی یا پهلوان خوانی: هنگامی که اشقیا با بیان غلوشده گفت وگوهایشان را بیان میکنند در حالی که اولیا در یک دستگاه موسیقی گفت وگو را به آواز بیان میکنند که به آن تحریرکردن میگویند.
- موافق خوان: شخصی که در نقش اولیا بازی میکند.
- مخالفخوان:فردی که نقش دشمنان و اشقیا را بازی میکند.
- دستگاه: هر تعزیهٔ کامل را یک دستگاه یا مجلس گویند.[۲۳]
منبع: ویکی شیعه
نظرات بسته شده است.