امام حسین علیه السلام
امام حسین علیه السلام
حسین بن علی بن ابی طالب(ع) (۴-۶۱ق)، مشهور به اباعبدالله و سیدالشهداء، امام سوم شیعیان، فرزند دوم امام علی(ع) و نوه پیامبر(ص)، که در واقعه عاشورا به شهادت رسید. حسین بن علی (ع) در دوره کودکی از محبت و علاقه فراوان پیامبر برخوردار بود. در دوره خلافت امام علی در کنار ایشان بود و در جنگهای آن دوره شرکت داشت. در زمان امامتامام حسن(ع) پیرو او بود و پس از شهادت وی نیز، تا زمانی که معاویه در قید حیات بود، به پیمان ایشان با معاویه وفادار ماند؛ اما پس از مرگ معاویه بیعت با یزید را مشروع ندانست.
فشار یزید بر حاکم مدینه که یا از امام حسین بیعت بگیرد یا او را به قتل برساند، باعث شد حسین (ع) در ۲۷ رجب سال ۶۰ق رهسپار مکه شود. با توجه به دعوت کوفیان برای پذیرش زمامداری، او از مکه به سوی کوفه رهسپار شد. ورود عبیدالله بن زیاد از طرف یزید به کوفه باعث شد امام نتواند به کوفه وارد شود. امام حسین در کربلا با سپاهیان عبیدالله بن زیاد مواجه شد و در جنگی که در دهم محرم سال ۶۱ ق میان دو لشکر درگرفت، به همراه یارانش (حدود ۷۲ نفر) به شهادت رسید. پس از جنگ، خانوادهاش به اسارت درآمدند و به کوفه وشام فرستاده شدند.
شهادت امام حسین(ع) آثار قابلتوجهی بر رفتار مسلمانان و شیعیان در طول تاریخ داشته و الهامبخش مبارزات، انقلابها و قیامهای متعددی بوده است. شیعیان بر گریه و سوگواری بر شهادت امام حسین(ع)، به ویژه در ماه محرم، تأکید دارند.
معرفی
نسب
امام حسین فرزند امام علی، نخستین امام شیعیان، و فاطمه زهرا(س)، دختر حضرت محمد، است. او از خاندان هاشمی و از قبلیه قریش است. امام حسین(ع) دومین فرزند امام علی(ع) و فاطمه(س) است و برادرانی از جمله امام حسن مجتبی(ع)، حضرت عباس(ع)، محمد بن حنفیه و خواهرانی از جمله حضرت زینب(س) دارد.[۱]
ولادت
امام حسین(ع) در مدینه به دنیا آمد. برخی سال تولد او را سال سوم هجری[۲] دانستهاند؛ اما قول مشهور، سال چهارم هجری است.[۳] درباره روز ولادت امام حسین(ع) اختلاف است، اما بنابر قول مشهور، روز ولادت او، سوم شعبان است.[۴]
هنگامی که امام حسین به دنیا آمد، امّ فضل (همسر عباس بن عبدالمطلب)، به امر پیامبر(ص)، دایگی امام حسین(ع) را بر عهده گرفت.[۵]
نامگذاری
واژه «حسین» از واژه «حَسَن» و به معنای نیکو است. این نام را پیامبر(ص) بر امام حسین نهاد.[۶] بنابر برخی از اقوال نیز نامهای حسن و حسین معادل شَبَر و شُبَیر (نامهای پسران هارون) هستند.[۷] گفتنی است این دو نام قبل از اسلامنزد مردم عرب سابقهای نداشتهاند.[۸]
کنیهها و القاب
کنیه امام حسین(ع) «ابوعبدالله» است.[۹] «ابوعلی»، «ابوالشهداء» [= پدر شهیدان]، «ابوالاحرار» [= پدر آزادگان] و «ابوالمجاهدین» [= پدر جهاد کنندگان] از دیگر کنیههای او است.[۱۰]
القاب امام حسین(ع) القاب فراوانی دارد که بسیاری از آنها با القاب برادرش، امام حسن(ع)، مشترک است؛ مانند «سید شباب أهل الجنه» [=سرور جوانان اهل بهشت]. برخی از القاب خاص او عبارتاند از: زکی، طیب، وفی، سید، مبارک، نافع، الدلیل علی ذات اللّه، رشید، و التابع لمرضاه اللّه.[۱۱]
ابن طلحه شافعی لقب «زکی» را مشهورتر از دیگر القاب و لقب سید شباب أهل الجنه (سرور جوانان بهشت) را مهمترین آنها دانسته است.[۱۲] در بعضی از احادیث نیز امام حسین(ع) با لقب شهید یا سیدالشهداء خوانده شده است.[۱۳]
همسران و فرزندان
همسران
- شهربانو: او مادر امام سجاد(ع) است.[۱۴] اگر چه بسیاری از مورخان شهربانو را دختر یزدگرد دانستهاند، اما محققان معاصر در این مسئله تردید دارند.[۱۵] در برخی از منابع از او با نام سِنْدیه، غزاله و شاه زنان یاد شده است.
- رباب: او دختر امرؤ القیس بود. نقل شده است رباب از بهترین زنان بود.[۱۶] رباب دو فرزند از امام حسین(ع) داشت: سکینه و عبداللّه. [۱۷]رباب در کربلا حضور داشت و همراه اسیران به شام رفت.[۱۸]
- لیلیٰ: لَیلی دختر ابیمُرَّه بن عروه بن مسعود ثَقَفی[۱۹] و میمونه بود.[۲۰] علی اکبر(ع) فرزند اوست.[۲۱]
- ام اسحق: او همسر امام حسن مجتبی(ع) بود و پس از شهادت امام حسن با امام حسین(ع) ازدواج کرد.[۲۲] گزارشهای تاریخی از زیبایی و بدخلقی او یاد کردهاند.[۲۳] او از امام حسین(ع) یک فرزند به نام فاطمه داشت. [۲۴]
- سُلافه یا ملومه:[۲۵] او از قبیله قُضاعه بود و برای امام پسری بهنام جعفر به دنیا آورد.[۲۶] از جزئیات زندگی وی اطلاعی در دست نیست.
فرزندان
منابع قدیمی فرزندان امام حسین(ع) را چهار پسر و دو دختر[۲۷] و منابع امروزی شش پسر و سه دختر نوشتهاند.[۲۸]
- علی اکبر: پسر بزرگ امام حسین و فرزند لیلی.[۲۹]
- علی: امام چهارم شیعیان، معروف به زین العابدین و سجاد. ا فرزند شهربانو است.[۳۰] در منابع قدیمی از او به علی اصغر تعبیر شده است.
- عبداللّه: فرزند شیرخوار امام حسین. مادرش رباب بود بیشتر منابع او را به هنگام شهادت، صغیر و شیرخوار دانستهاند.[۳۱] امروزه شیعیان او را با نام علی اصغر میشناسند.
- جعفر: مادرش زنی از قبیله قُضاعه بود. وی در زمان حیات امام از دنیا رفت و نسلی از او باقی نماند.[۳۲]
- فاطمه: دختر بزرگ امام حسین [۳۳] و فرزندامّ اسحق.
- سُکَینه: دختر کوچک امام حسین و فرزند رباب[۳۴].
در منابع جدید نامهای علیاصغر فرزند شهربانو، محمد فرزند رباب و زینب (بدون ذکر نام مادر) نیز به عنوان فرزندان امام حسین آمده است.[۳۵] ابن طلحه شافعی در کتاب مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول تعداد فرزندان امام را ده تن شمرده است.[۳۶] همچنین در برخی کتابهای تذکره و مراثی متأخر، از دختر چهار ساله امام حسین به نام رقیه سخن به میان آمده است.[۳۷]
قبل از امامت
دوران رسول خدا(ص): حضور در جریان مباهله
امام حسین(ع)، هنگام رحلت پیامبر(ص) هفت سال داشت. او را در زمره واپسین طبقهٔ اصحاب رسول خدا(ص) (طبقه پنجم) برشمردهاند؛ چرا که در هیچ جنگی همراه رسول خدا نبود و در زمان رحلت پیامبر(ص) کودک بود.[۳۸]
مهمترین اتفاق در دوران کودکی امام حسین(ع) حضور او در جریان مباهله است.[۳۹]
پیامبر(ص)، او را جزو اصحاب کساء برشمرد.
همچنین هنگامی که پیامبر(ص) به بزرگ قبیله ثقیف، نامه نوشت و او را به اسلام دعوت کرد، حسن(ع) و حسین(ع) را شاهد قرار داد.[۴۰] از پیامبر نقل شده که فرمود: حسن و حسین(ع) سرور جوانان بهشتاند.[۴۱] رسول خدا(ص) در میان اهل بیت خود، امام حسن و امام حسین را بیش از بقیه دوست داشت[۴۲] و این علاقه آنچنان بود که با ورودشان به مسجد، گاه خطبهاش را ناتمام میگذاشت و از منبر پایین میآمد و به استقبال آنان میرفت و آنان را در آغوش میکشید.[۴۳]دوران خلفای سهگانه: حمایت از جانشینی امام علی
امام حسین(ع) تقریباً ۲۵ سال از عمر خویش را در دوران خلفای سه گانه، (ابوبکر، عمر و عثمان) گذراند. ایشان در ابتدای خلافتِ خلیفه اول ۷ ساله، در آغاز خلافت خلیفه دوم ۹ ساله و در شروع خلافت خلیفه سوم ۱۹ ساله بود.
خلافت ابوبکر
در دروه خلافت ابوبکر، اهل بیت از سویی در سوگ از دست دادن رسول خدا بودند و از سوی دیگر اختلاف بر سر حق خلافت، عرصه را بر آنان تنگ کرده بود. گفتهاند در این دوران امام حسین(ع) به همراه برادرش امام حسن(ع) و مادرش فاطمه(س) و امام علی(ع) شبانگاهان برای باز پس گرفتن حق خلافت امام علی، به درِ خانه اهل «بدر» میرفتند.[۴۴]
خلافت عمر
از چند و چون زندگانی امام حسین(ع) در ایام خلافت عمر خبر چندانی به دست ما نرسیده است؛ شاید بتوان علت این امر را در گوشهگیری امام علی(ع) و فرزندانش از دستگاه حکومت جستجو کرد. در برخی منابع روایت شده است در اوایل خلافت عمر، امام حسین(ع) وارد مسجد شد و عمر را در حال سخنرانی بر منبر رسول خدا(ص) دید؛ پس، از منبر بالا رفت و به او گفت: “از منبر پدرم فرود آی و بر منبر پدرت بنشین!” عمر که مبهوت این سخن شده بود گفت: “پدرم منبری نداشت.” سپس حضرت(ع) را کنار خود نشاند[۴۵]
خلافت عثمان
امام حسین(ع) در زمان به خلافت رسیدن عثمان حدود نوزده سال داشت. عثمان، ابوذر را به سرزمین ربذه تبعید و همگان را از بدرقه و همراهی او منع کرد؛ اما امام حسین(ع) همراه پدرش، برادرش امام حسن(ع)، عمویش (عقیل بن ابی طالب)، پسرعمویش (عبدالله بن جعفر) و عمار بن یاسر برخلاف دستور خلیفه، ابوذر را بدرقه کردند.[۴۶]
برخی منابع گفتهاند امام حسین در این دوران در نبرد افریقیه[۴۷] و طبرستان[۴۸] شرکت کرده است. هنگامی که مردم از ظلم عثمان سر به شورش برداشتند و به سمت منزل او برای کشتنش هجوم بردند، امام حسین(ع) و امام حسن مجتبی(ع)، به رغم ناخرسندی از عملکرد خلیفه، به فرمان امام علی(ع) به محافظت از حریم عثمان پرداختند[۴۹]
دوران حکومت امام علی(ع)
امام حسین(ع) در جنگهای دوره حکومت امام علی(ع) ـ جمل، صفین و نهروان ـ حضور داشت[۵۰] و در جنگ صِفّین خطبهای برای تشویق به جهاد خواند.[۵۱] امیرالمؤمنین(ع) امام حسین(ع) را پس از امام حسن(ع) سرپرست صدقات (موقوفات) خود قرار داد.[۵۲] به نقلی امام حسین(ع) هنگام شهادت پدر، برای انجامدادن مأموریتی که علی(ع) به او داده بود، در مدائن بود و با نامه امام حسن(ع) از موضوع آگاه شد.[۵۳] او در مراسم تجهیز و خاکسپاری پدر حاضر شد.[۵۴]
دوران امام حسن(ع)
هنگامی که امام حسن(ع) زعامت و رهبری مسلمانان را به دست گرفت، امام حسین(ع) با او بیعت کرد و در بسیج و اعزام نیروها به اردوگاه نُخیله و اردوگاه مَسکن نقشی فعال داشت و همراه امام حسن(ع) به مدائن و ساباط برای جمعآوری لشکر رفت.[۵۵]
هنگام صلح امام حسن(ع) با معاویه، جمعی از علاقهمندان به اهل بیت(ع)، از امام حسین(ع) خواستند که با این مصالحهٔ سیاسی مخالفت کند و در مقابل معاویه بایستد؛ اما وی با قاطعیت از صلح برادرش حمایت و خود نیز با معاویه بیعت کرد و هنگامی که قیس بن سعد نظر او را در این باره جویا شد، با صراحت نظر خود را اعلان نمود.[۵۶] امام حسین(ع) پس از انعقاد صلح، همراه برادرش از کوفه به مدینه بازگشت و در آنجا ساکن شد.[۵۷]
دوران امامت
امام حسین(ع) در سال ۵۰ق بعد از شهادت برادرش به امامت رسید و تا سال ۶۱ق رهبری شیعیان را بر عهده داشت.
دلایل امامت
حدیث «اِبنای هذانِ امامان قاما او قَعَدا (ترجمه: این دو پسرم [حسن و حسین]، امام هستند خواه قیام کنند یا نکنند) »[۵۸] از پیامبر(ص) نشان دهندۀ امامت امام حسن(ع) و امام حسین(ع) است.
افزون بر این، احادیثی از پیامبر(ص) رسیده است که در آنها به تعداد امامان و امامت امام علی(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و نُه تن از فرزندان حسین بن علی(ع) تصریح شده است.[۵۹]
دلیل دیگر، وصیت امام حسن(ع) درباره جانشینی امام حسین(ع) پس از وی و سفارش به محمد حنفیه به پیروی از آن حضرت است.[۶۰] شیخ مفید[۶۱] اعتقاد دارد امامت امام حسین(ع) ثابت و قطعی است؛ گرچه آن حضرت به سبب تقیه و التزام به صلح و ترک مخاصمه، آشکارا به امامتِ خود دعوت نکرد. امام پس از مرگ معاویه، امامت را علنی کرد.[۶۲]
از لوازم امامت، علم به جمیع شئون و معارف دین به صورت تام و کامل است؛ از این رو امام علی(ع) از او خواست برای مردم سخنرانی کند تا بعدها قریشیان او را به نداشتن علم متهم نکنند.[۶۳] برخی منابع برای اثبات امامت امام حسین(ع)، به بعضی از سخنانِ خود آن حضرت درباره امامتش[۶۴] و پارهای از معجزات و کرامات او استدلال کردهاند.[۶۵]
دوران حکومت معاویه
بیشتر دوران امامت امام حسین(ع) با حکومت معاویه همزمان بود و پس از معاویه در همان سال اولِ حکومتِ یزید، امام حسین(ع) به شهادت رسید.
- سیاست امام(ع) در برابر معاویه
امام حسین(ع):
الناس عبید الدنیا و الدّین لعق علی ألسنتهم یحوطونه ما درّت معائشهم فإذا محّصوا بالبلاء قلّ الدیانون.
(ترجمه: مردم بنده دنیایند. دین را بر زبان میدارند چندانکه زندگانی خود را بدان سروسامان دهند. آنگاه که آزمایش شوند دینداران اندک خواهند بود.)
امام حسین(ع) بعد از شهادت امام حسن(ع) به پیمان صلحی که برادرش با معاویه بسته بود وفادار ماند[۶۶] و با اینکه مردم کوفه برای قیام علیه معاویه به آن امام نامه نوشتند، از قیام دوری گزید. با وجود این، او مشروعیت حکومت معاویه بر مسلمانان را رد و بر جهاد با ظالمان تأکید میکرد.[۶۷] امام حسین(ع) به کسانی که او را به قیام دعوت میکردند اعلام کرد: «من امروز چنین اندیشهای ندارم. خدایتان رحمت فرماید، به زمین بچسبید و در خانهها کمین کنید و تا هنگامی که معاویه زنده است از اینکه مورد بدگمانی قرار بگیرید پرهیز کنید. اگر خداوند برای او چیزی پیش آورد و من زنده بودم، اندیشه خود را برای شما خواهم نوشت».[۶۸]
امام حسین(ع) در این دوره، علنی و غیرعلنی به بیان احکام امامت و خلافت و ویژگیهای خلیفهٔ برحق میپرداخت. از اقدامات تبلیغی امام حسین(ع) برای جلب افکار عمومی و بیان احکام خدا، خطبه ایشان در گردهمایی بزرگ حج در سرزمین مِنا[۶۹] و همچنین جلسات مخفی وی در مکه است.[۷۰]
در دوره ۱۰ ساله امامت امام حسین(ع) نامههای متعددی بین وی و معاویه رد و بدل شد. هر جنایت و اقدام غیراسلامیای که از معاویه سر میزد، امام حسین(ع) به شدت از او انتقاد میکرد. به شهادت رساندن افرادی چون حجر بن عدی، عمرو بن حمق خزاعی و عبدالله بن یحیی حضرمی و یارانش از جمله مواردی بود که سختترین و شدیدترین اعتراضات امام حسین(ع) را در پی داشت.[۷۱]
معاویه برای تثبیت ولایتعهدی یزید به مدینه سفر کرد تا از مردم مدینه، بهویژه از شخصیتهای بزرگ این شهر که در رأس آنان امام حسین(ع) قرار داشت، بیعت بگیرد؛ اما امام(ع) او را به شدت شماتت کرد و بیلیاقتیها و هوسبازیهای یزید را به رُخَش کشید و او را از ولایتعهدی یزید برحذر داشت.[۷۲] امام حسین(ع) از معدود کسانی بود که بیعت با یزید را نپذیرفت و در خطابهای قاطع، معاویه را محکوم کرد.[۷۳]
- سیاست معاویه در برابر امام(ع)
معاویه مانند خلفای سه گانه در ظاهر احترام بسیاری برای امام حسین(ع) قائل بود. این به آن جهت بود که میدانست امام حسین(ع) نزد مردم مکه و مدینه جایگاه ویژهای دارد. با این حال، امام(ع) مانعی بزرگ بر سر راه حکومت وی بود که معاویه پیوسته نگران قیام او بود؛ از این رو معاویه در ظاهر به امام احترام میکرد و او را بزرگ میشمرد[۷۴] و به کارگزارانش دستور داده بود که متعرض فرزند رسول خدا(ص) نشوند و از بیاحترامی نسبت به وی بپرهیزند[۷۵] و از سوی دیگر، مراقبت پیوسته و شبانهروزی از امام(ع) را در دستور کار خود قرار داده بود. معاویه به فرزندش یزید نیز سفارش کرده بود در صورت غلبه بر امام، با او مدارا کند و بر بیعت گرفتن از او اصرار نورزد.[۷۶]
- خطبه امام در منا
امام حسین در سال ۵۸ق، دو سال قبل از مرگ معاویه خطبهای حماسی و اعتراضآمیز در منا خواند؛[۷۷] در این زمان فشار معاویه بر شیعیان به اوج رسیده بود و در فضای اجتماعی سیاسی خفقان حاکم بود.[۷۸] امام در این خطبه ضمن برشمردن فضائل امیر مؤمنان و اهل بیت و دعوت به امر به معروف و نهی از منکر و تأکید بر اهمیت این وظیفه اسلامی، وظیفه علما و لزوم قیام آنان در مقابل ستمگران و مفاسد و نیز مضرات سکوت عالمان در مقابل زورگویان را گوشزد کرد.
دوران حکومت یزید
پس از مرگ معاویه در ۱۵ رجب ۶۰ق، یزید به جای او به خلافت رسید. او در سال اول حکومتش، امام حسین(ع) و اهل بیت پیامبر(ص) را کشت، در سال دوم حرمت حرم رسول خدا(ص) را شکست و آن را سه روز تمام بر سپاهیانش حلال کرد و در سال سوم، کعبه را مورد تاخت و تاز قرار داد و به آتش کشید.[۷۹]
واکنش امام(ع) در برابر یزید
یزید وقتی به خلافت رسید برای بیعت گرفتن اجباری از حسین بن علی و چند تن دیگر به حاکم وقتِ مدینه نامه نوشت. یزید همچنین در نامهای دیگر از حاکم مدینه خواسته بود سر حسین بن علی را برای او بفرستد؛[۸۰] بنابراین امام حسین(ع) و یارانش در ۲۷ رجب، مدینه را به قصد مکه ترک کردند.[۸۱] به جز محمد بن حنفیه[۸۲] بیشتر خویشاوندان امام حسین(ع) از جمله فرزندان، برادران، خواهران و برادرزادههای امام، وی را همراهی میکردند.[۸۳] علاوه بربنی هاشم، ۲۱ نفر از یاران امام حسین(ع) نیز در این سفر همراه شده بودند.[۸۴]
امام حسین(ع) پس از پنج روز، در ۳ شعبان سال ۶۰ق به مکه رسید[۸۵] و با استقبال مردم مکه و حاجیان بیت الله الحرام روبرو شد.[۸۶] امام حسین(ع) بیش از چهار ماه ـ از سوم شعبان تا هشتم ذی الحجه ـ در مکه ماند.
نامه کوفیان
شیعیان عراق از بیعت نکردن امام حسین(ع) با یزید باخبر شدند. پس در منزل سلیمان بن صُرَد خُزاعی گرد آمدند و با نوشتن نامهای به امام حسین(ع) از او خواستند به کوفه بیاید.[۸۷] دو روز پس از فرستادن این نامه، کوفیان ۱۵۰ نامه دیگر (که هر نامه شامل امضای یک تا چهار نفر بود) به سوی امام حسین(ع) فرستادند.[۸۸] دو روز بعد نیز نامههایی به امام حسین(ع) رسید.[۸۹] محتوای همه این نامهها درخواست از آن حضرت برای آمدن به کوفه بود.
وقتی حجم نامهها بسیار زیاد شد[۹۰] امام حسین(ع) نامهای به مردم کوفه نوشت[۹۱] و آن را به پسر عمویش مسلم بن عقیل داد تا عازم عراق شود و اوضاع و احوال آنجا را بررسی کند و به ایشان گزارش دهد.[۹۲] مسلم نامهای به امام نوشت و پرشماری بیعتکنندگان را تأیید کرد و امام را به کوفه فرا خواند.[۹۳]
حرکت از مکه به سمت کوفه
- همچنین ببینید: حج ناتمام امام حسین(ع)
امام حسین(ع) در روز سهشنبه، هشتم ذی حجه (روز ترویه)[۹۴] (همان روزی که مسلم به شهادت رسید) به همراه ۸۲ نفر[۹۵] مکه را به سوی کوفه ترک کرد.
امام حسین(ع) در بین راه مکه به عراق از کشته شدن مسلم و هانی و پیمانشکنی مردم کوفه آگاه شد و همراهان خود را نیز آگاه ساخت، و به آنان رخصت داد اگر میخواهند، او را ترک کنند. گروهی رفتند؛ اما خویشاوندان وی و تنی چند از یاران از او جدا نشدند.
وقتی امام به نزدیکی کوفه رسید، در منطقهای به نام ذو حُسَم با پیشقراولان سپاهیانِ پسر زیاد روبهرو شد. سردار این لشکر حُر بن یزید بود. او راه امام را در این منطقه بست. پیک عبیدالله بن زیاد نامهای برای حر آورد که در آن خطاب به حر نوشته بود: «بر حسین(ع) سخت گیر، و او را فرود نیاور مگر در بیابان بیحصار و بدون آب».[۹۶] حر نامه ابن زیاد را برای امام حسین(ع) خواند و امام حسین(ع) به او فرمود: «بگذار در نینوا یا غاضریه فرود آییم».[۹۷]حر گفت: «ممکن نیست؛ زیرا عبیدالله آورنده نامه را بر من جاسوس گمارده است!». با هم حرکت کردند تا به کربلا رسیدند. حُر و یارانش، جلوی کاروان امام حسین(ع) ایستادند و آنان را از ادامه مسیر، باز داشتند.[۹۸]
حاکم کوفه که از رسیدن امام به نزدیکی کوفه خبردار شد، لشکری را به سرکردگی عمر بن سعد به پیشواز او فرستاد.[۹۹]
روزشمار واقعه عاشورا |
|
سال ۶۰ قمری | |
۱۵ رجب | مرگ معاویه |
۲۸ رجب | خروج امام حسین (ع) از مدینه. |
۳ شعبان | ورود امام(ع) به مکه. |
۱۰ رمضان | رسیدن نخستین نامههای کوفیان به امام(ع). |
۱۲ رمضان | رسیدن ۱۵۰ نامه از کوفیان به امام(ع) توسط قیس بن مُسْهِر،عبدالرحمان ارحبی و عُمارَه سَلُولی. |
۱۴رمضان | وصول نامه سران و اهالی کوفه به امام(ع) توسط هانی بن هانی سبیعی و سعید بن عبدالله حنفی. |
۱۵ رمضان | خروج مسلم از مکه به سوی کوفه. |
۵ شوال | ورود مسلم بن عقیل به کوفه. |
۸ ذیحجه | خروج امام حسین(ع) از مکه. |
۸ ذیحجه | قیام مسلم بن عقیل در کوفه. |
۹ ذیحجه | شهادت مسلم بن عقیل در کوفه. |
سال ۶۱ قمری | |
۱ محرم | یاری خواستن امام از عبیدالله بن حر جعفی و عمرو بن قیس درقصر بنی مقاتل |
۲ محرم | ورود کاروان امام(ع) به کربلا |
۳ محرم | ورود عمر سعد به کربلا با سپاه چهار هزار نفری. |
۶ محرم | یاری خواستن حبیب بن مظاهر از بنی اسد برای یاری امام حسین(ع) و ناکامی او در این مأموریت |
۷ محرم | بستن آب بر روی امام حسین(ع) و یارانش. |
۷ محرم | پیوستن مسلم بن عوسجه به امام حسین(ع) و یارانش. |
۹ محرم | ورود شمر بن ذی الجوشن به کربلا. |
۹ محرم | اماننامه شمر به فرزندان امالبنین. |
۹ محرم | اعلام جنگ لشکر عمر سعد به امام(ع) و مهلت خواستن حضرت از عمر سعد. |
۱۰ محرم | واقعه عاشورا و شهادت امام حسین(ع)، اهل بیت(ع) و یارانش. |
۱۱ محرم | محرم حرکت اسرا به سوی کوفه |
۱۱ محرم | دفن شهدا توسط بنی اسد (از اهل غاضریه) |
۱۲ محرم | دفن شهدا بنابر نقلی دیگر |
۱۲ محرم | ورود کاروان اسرای کربلا به کوفه. |
۱۹ محرم | حرکت کاروان اسیران از کوفه به شام. |
۱ صفر | ورود اهل بیت(ع) و سر مطهّر امام حسین(ع) به شام. |
۲۰ صفر | اربعین حسینی |
۲۰ صفر | ورود اهل بیت امام(ع) به کربلا |
۲۰ صفر | بازگشت اهل بیت امام(ع) از شام به مدینه بنا بر برخی اقوال. |
واقعه کربلا
بیشتر منابع، دوم محرّم را روز ورود امام حسین(ع)به کربلا دانستهاند.[۱۰۰] عمر بن سعد نیز فردای آن روز به همراه چهار هزار نفر از مردم کوفه وارد کربلا شد.[۱۰۱]امام حسین(ع) در جواب پیام عمر بن سعد که چرا به اینجا آمده است، فرمود: «مردم شهرتان به من نامه نوشتند که بدینجا بیایم. اکنون اگر مرا نمیخواهند باز میگردم.»[۱۰۲] عمر بن سعد نامهای به عبیداللَّه بن زیاد نوشت و او را از سخن امام(ع) آگاه کرد.[۱۰۳] عبیداللَّه بن زیاد در جواب نامه عمر بن سعد، بیعت حسین(ع) و یارانش با یزید بن معاویه را درخواست کرد.[۱۰۴] گفتگوهای امام(ع) و ابن سعد، سه یا چهار بار تکرار شد.[۱۰۵] بنا بر برخی منابع امام و عمر ابن سعد توافق کردند که امام کربلا را ترک کند؛ اما این گفتوگوها با مخالفت عبیدالله عقیم ماند.[۱۰۶]
روز هفتم: بستن آب به روی حسین(ع)
در روز هفتم محرم، عبیدالله بن زیاد در نامهای از عمر بن سعد خواست که میان آب و حسین(ع) و یارانش جدایی افکند تا یک قطره از آن ننوشند. چون این نامه به دست عمر بن سعد رسید به عمرو بن حجاج زبیدی فرمان داد تا با پانصد سوار به کنار شریعه فرات برود و مانع دسترسی امام حسین(ع) و یارانش به آب شوند.[۱۰۷]
روز تاسوعا
شمر بن ذی الجوشن بعدازظهر روز نهم محرم به عمر بن سعد پیوست. شمر (که از طایفه ام البنین بود) از ابن زیاد برای فرزندان ام البنین اماننامه گرفته بود[۱۰۸]که فرزندان ام البنین آن را نپذیرفتند.[۱۰۹] وقتی امام(ع) از نیت دشمن برای حمله در روز تاسوعا آگاه شد، به برادرش عباس فرمود:
-
-
- «اگر میتوانی آنان را راضی کن که جنگ را تا فردا به تأخیر اندازند و امشب را به ما مهلت دهند تا با خدای خود راز و نیاز کنیم و به درگاهش نماز بگزاریم. خدا میداند که من نماز و تلاوت قرآن را بسیار دوست میدارم».[۱۱۰]
-
عباس نزد سپاهیان دشمن رفت و درخواست امام(ع) را به اطلاع آنان رساند. ابن سعد با مهلت یک شبه به امام حسین(ع) و یارانش موافقت کرد.[۱۱۱] در این روز خیمههای امام حسین(ع) و اهل بیت و یارانش محاصره شد.
شب عاشورا
امام حسین(ع) در اوایل شب یاران خود را جمع کرد و رو به آنان گفت:
-
-
-
- آگاه باشید که من به شما اجازه (رفتن) دادم. پس همه با خیالی آسوده بروید که بیعتی از من بر گردن شما نیست. اکنون که سیاهی شب شما را پوشانده، آن را مَرکبی (سوار) برگیرید و بروید.
-
-
در این هنگام ابتدا اهل بیت امام حسین(ع) و سپس یاران آن امام هر یک در سخنانی حماسی، اعلام وفاداری کردند و بر فدا کردن جان خویش در دفاع از امام حسین(ع) تأکید کردند.[۱۱۲]
روز عاشورا
امام حسین(ع) پس از اقامه نماز صبح،[۱۱۳] صفهای نیروهای خود (۳۲ تن سواره و ۴۰ تن پیاده)[۱۱۴] را منظم کرد. امام حسین(ع) برای اتمام حجت با دشمن، سوار بر اسب شد و همراه با گروهی از یاران به سوی لشکر دشمن پیش رفت و آنان را موعظه کرد.[۱۱۵]
یکی از وقایع صبح عاشورا کنارهگیری حر بن یزید ریاحی از لشکر عمر بن سعد و پیوستن به اردوگاه امام(ع) بود.[۱۱۶]
در ابتدای جنگ، حملات به صورت گروهی انجام شد. طبق بعضی روایات تاریخی، تا ۵۰ تن از یاران امام حسین(ع)، در اولین حمله به شهادت رسیدند.[۱۱۷] پس از شهادت اصحاب غیرهاشمی، یاران بنیهاشمی امام حسین(ع) برای نبرد پیش آمدند. اولین کسی که از بنی هاشم از امام حسین(ع) اجازه میدان طلبید و به شهادت رسید، علی اکبر بود.[۱۱۸] پس از او دیگر خاندان امام نیز یکی پس از دیگری به میدان رفتند و به شهادت رسیدند. ابوالفضل العباس(ع)، پرچمدار سپاه و محافظ خیمهها نیز در نبرد با نگهبانان شریعه فرات به شهادت رسید.[۱۱۹]
پس از شهادت بنیهاشم، امام حسین(ع) عازم نبرد شد؛ اما از سپاه کوفه تا مدتی کسی برای رؤیارویی با آن حضرت پا پیش نمینهاد.[۱۲۰] پیادگان تحت امر شمر بن ذی الجوشن، امام(ع) را احاطه کرده بودند، ولی همچنان پیش نمیآمدند. شمر آنها را به حمله تشویق میکرد.[۱۲۱] شمر به تیراندازان دستور داد امام را تیرباران کنند. از فراوانی تیرها، بدن امام پر از تیر شده بود.[۱۲۲] شمربن ذی الجوشن با گروهی از سپاهیان، از جمله سنان بن انس نخعی و خولی بن یزید اصبحی، به سوی حسین(ع) آمدند. شمر آنان را به تمام کردن کار امام(ع) تشویق کرد[۱۲۳] اما کسی نمیپذیرفت. او به خولی بن یزید دستور داد تا سر حسین(ع) را جدا کند؛ اما او نتوانست این کار را انجام دهد. شمر[۱۲۴] و به نقلی سنان بن انس[۱۲۵] از اسب پیاده شد و سر امام(ع) را جدا کرد و به دست خولی داد.[۱۲۶]
سرانجام زن و فرزندان امام را اسیر کردند و به کوفه و از آنجا به شام بردند. تنها از کشتن امام سجاد(ع) چون بیمار بود چشم پوشیدند.[۱۲۷]
اربعین حسینی
اربعین به معنای چهلم است، و روز بیستم ماه صفر را که چهل روز بعد از شهادت امام حسین(ع) در روز عاشورا است اربعین حسینی یا روز اربعین مینامند. در این روز بسیاری از شیعیان به زیارت مزار امام حسین (ع) میروند، طبق نقلهای تاریخی جابر بن عبدالله انصاری، در این روز بهعنوان اولین زائر بر سر مزار امام حسین(ع) حاضر شده است. مشهور است اسیران کربلا نیز در همان سال ۶۱ق و در مسیر بازگشت از شام به مدینه، همزمان با جابر در روز اربعین به زیارت شهدای کربلا رفتند[۱۲۸] در مقابل، برخی معتقدند به علت دوری مسافت امکان اینکه کاروان اسرای کربلا چهل روز بعد از عاشورا به کربلا بازگردند وجود نداشته است و این زیارت در همان سال نخست نبوده است [۱۲۹]
زیارت اربعین
در حدیثی از امام حسن عسکری(ع) پنج نشانه برای مؤمن شمرده شده است. یکی از این پنج نشانه زیارت اربعین است.[۱۳۰] همچنین زیارت نامهای برای روز اربعین از امام صادق(ع) نقل شده است.[۱۳۱] شیخ عباس قمی این زیارت نامهرا در مفاتیح الجنان در باب سوم بعد از زیارت عاشورا غیر معروفه، با عنوان «زیارت اربعین» نقل کرده است. به گفته قاضی طباطبایی زیارت روز اربعین نزد شیعیان زیارت «مَرَدّ الرَّأس» نیز خوانده میشود.[۱۳۲]
راهپیمایی اربعین
توصیه به زیارت اربعین باعث شده شیعیان، به ویژه ساکنان عراق، همهساله از نقاط مختلف به سوی کربلا حرکت کنند. این حرکت که غالباً پیاده انجام میشود و یکی از پرجمعیتترین راهپیماییها در جهان است. در سال ۱۳۹۲ ه.ش حدود ۲۰ میلیون زائر در این مراسم شرکت کردند.[۱۳۳] قاضی طباطبایی مینویسد که حرکت به سوی کربلا در روز اربعین از زمان ائمه اطهار(ع) در بین شیعیان رایج بوده و شیعیان حتی در زمان بنی امیه و بنی عباس نیز به این حرکت مقید بودند.[۱۳۴]
قیام عاشورا: دیدگاهها و پیامدها
درباره حرکت امام حسین(ع) از مدینه به مکه و از آنجا به طرف کوفه و جنگ با سپاهیان عمر سعد در کربلا، دیدگاههای مختلفی وجود دارد. در یک دیدگاه این حرکت به قصد قیام و پیکار نبود، بلکه صرفاً برای حفظ جان بود (دیدگاه شیخعلیپناه اشتهاردی).[۱۳۵] برخی نیز معتقدند او برای تشکیل حکومت قیام کرد. از گذشتگان، سید مرتضی[۱۳۶] و در معاصر صالحی نجفآبادی[۱۳۷] (صاحب کتاب شهید جاوید) این دیدگاه را دارند. افرادی نیز مخالف این دیدگاهاند، مانندشیخ مفید، سید بن طاووس و علامه مجلسی.[۱۳۸]
قیام امام حسین(ع) باعث بیداری گروههای بسیاری شد. بلافاصله پس از شهادت امام حسین(ع) حرکتهای انقلابی و اعتراضی آغاز شد و تا سالیان دراز ادامه یافت. اولین اعتراض، برخورد عبدالله بن عفیف[۱۳۹] با ابن زیاد و پس از آنقیام مردم سیستان بود. مردم مدینه نیز در اعتراض به واقعه عاشورا علیه یزید شوریدند که به واقعه حره شهرت یافت. پس از هلاکت یزید قیامها ادامه یافت که قیام توابین، قیام مختار، قیام زید بن علی(ع) و قیام یحیی بن زید از آن جمله است. ابومسلم خراسانی نیز با توجه به قیام امام حسین(ع)، قیام سیاه جامگان را با شعار یا لثارات الحسین پایهریزی کرد[۱۴۰] که به سقوط امویان انجامید.
قیامهای علویان علیه عباسیان نیز همگی از قیام امام حسین(ع) الگو گرفتند، از جمله قیام محمد بن عبدالله علیه منصور عباسی، قیام ابراهیم باخمرا، قیام شهید فخ.
سوگواری
عطار نیشابوری:
در تموز کربلا تشنه جگر | سربریدندش!چه باشد زین بتر؟ | |
با جگرگوشه پیمبر این کنند | وانگهی دعوی داد و دین کنند! | |
کفرم آید هر که این را دین شمرد! | قطع باد از بن زبانی کاین شمرد! |
سوگواری محرم، مجموعه آیینهایی است که شیعیان (و گاه غیرشیعیان) در ماه محرم در سوگ شهیدان کربلا انجام میدهند. سوگواری در آغاز با گریه و شعرخوانی صورت میگرفت؛ اما رفتهرفته مداحی، روضه خوانی، شمایل کشی، سینه زنی، تعزیه و جز آن به مراسم سوگواری افزوده شد. بیشتر این آیینها در دورانآل بویه، صفویه و قاجار شکل گرفتند. بنابر برخی گزارشها، اولین مرثیه خوانان بر حسین بن علی(ع) پس از واقعه عاشورا، زینب(س) و علی بن الحسین(ع) بودند.
ویژگیها و فضایل
امام حسین(ع) سپیدچهره بود.[۱۴۱] گاه عمامهای از خز[۱۴۲] وگاه عمامهای سیاه بر سر میگذاشت.[۱۴۳] موی سر و محاسن خود را خضاب مینمود.[۱۴۴] در بیشتر منابع حدیثی و تاریخی و رجالی کهن از شباهت وی به پیامبر اکرم(ص) سخن گفته شده[۱۴۵] و در روایتی شبیهترین فرد به پیامبر(ص) وصف شده است.[۱۴۶] در روایتی دیگر از امام علی(ع)، وی فرزندش حسین را شبیهترین فرد به خود از نظر خُلق و خو و رفتار، دانسته است.[۱۴۷]
نقش دو انگشتری او یکی «لااله الّااللّه، عُدَّهٌ للِقاءاللّه» و دیگری «ان اللّه بالغُ اَمْرِه» بود.[۱۴۸]
امام حسین(ع) پس از شهادت امام حسن(ع)، با وجود افرادی که به سن از وی بزرگتر بودند، شریفترین فرد از بنی هاشم به شمار میرفت[۱۴۹] و آنها در امور خویش با او مشورت میکردند و نظر او را بر رأی دیگران ترجیح میدادند.[۱۵۰]امام حسین(ع) ۲۵ بار، همراه با نزدیکانش، پیاده حج گزارد.[۱۵۱]
یعلی عامری از پیامبر(ص) نقل کرده است:[۱۵۲]
حُسَینٌ مِنّی و اَنا مِنهُ، اَحَبَّ اللهُ مَن اَحَبَّهُ، الحَسَنُ و الحسینُ سِبطانِ مِن الاَسباط (ترجمه: حسین، از من است و من، از حسینم. خداوند دوست میدارد هر کس را که دوستدار حسین(ع) است! حسن و حسین دو فرزند از فرزندان انبیایند.)
از سلمان فارسی نیز نقل شده است: رسول خدا(ص)، حسین(ع) را بر زانوی خویش نهاده او را میبوسید و میفرمود: تو بزرگوار و پسر بزرگوار و پدر بزرگوارانی؛ تو امام و پسر امام و پدر امامان هستی؛ تو حجت خدا و پسر حجت خدا و پدر حجتهای خدایی که ۹ نفرند و خاتم ایشان قائم ایشان است.[۱۵۳] باز از سلمان روایت شده است که پیامبر(ص) فرمود:[۱۵۴] ای سلمان! هر کس اینان را دوست بدارد، مرا دوست داشته و هر کس مرا دوست بدارد، خدا را دوست داشته است. سپس دستش را بر شانه حسین(ع) نهاد و فرمود: او، امام و پسر امام است، ۹ تن از نسل او، امامانی نیک و امین و معصوماند و نهمین آنان، قائم (قیام کننده) ایشان است.
پیامبر خدا(ص) بارها فرمود: حسن(ع) و حسین(ع) فرزندان من هستند، هر کس آنها را دوست بدارد مرا دوست داشته و کسی که مرا دوست داشت خدا را دوست دارد و هر که خدا را دوست داشت وارد بهشت میشود و هر کس آنها را بد بدارد مرا بد داشته و هر که مرا بد داشته خدا را بد داشته و هر که خدا را بد بدارد وارد جهنم میشود.[۱۵۵]
ابوهریره نیز گفته است که: رسول خدا(ص) فرمود: هر کس این دو فرزندم –حسن و حسین- را دوست بدارد مرا دوست داشته و هر که با آنان دشمنی ورزد با من دشمنی نموده است.[۱۵۶]
دشمنان امام نیز به فضائل او معترف بودند، چنان که معاویه میگفت حسین همچون پدرش علی اهل غدر و حیله نیست.[۱۵۷] عمرو بن عاص او را محبوبترین فرد از زمینیان نزد اهل آسمان میدانست.[۱۵۸]
او همواره احترام برادرش، امام حسن(ع)، را پاس میداشت و در برابرش سخن نمیگفت،[۱۵۹] هیچگاه جلوتر از وی راه نمیرفت و در جایی که هر دو حضور داشتند، در سخن گفتن، بر او پیشی نمیگرفت و اظهار نظر نمیکرد.[۱۶۰] حتی با اینکه بسیار بخشنده بود و در مدینه به جود و کرم شناخته شده بود[۱۶۱] اما در بخششهایش نیز سعی داشت به امام حسن(ع) احترام گذارد. گفتهاند محتاجی به نزد امام حسن(ع) آمد و از او کمک خواست، امام حسن(ع) مبلغی را به او کمک کرد. این مرد سپس برای دریافت کمک بیشتر نزد امام حسین(ع) رفت و امام(ع) پس از آگاهی از عطایای امام حسن(ع) جهت پاسداشت حرمت برادرش یک دینار کمتر از او به فقیر کمک کرد.[۱۶۲]
وی با مسکینان مینشست، دعوت آنان را میپذیرفت و با آنان غذا میخورد و آنان را نیز به خانه خود دعوت میکرد و آنچه در منزل داشت از ایشان دریغ نمیکرد.[۱۶۳] اگر سائلی از او درخواست میکرد و امام در حال نماز بود، نمازش را کوتاه میکرد و هر چه در اختیار داشت، به او میداد.[۱۶۴] او غلامان و کنیزانش را در قبال خوش رفتاریشان آزاد میکرد. گفتهاند کنیزی را که معاویه همراه با اموال و لباسهای فراوانی برایش هدیه فرستاده بود، در ازای خواندن آیاتی ازقرآن و سرودن شعری درباره فنای دنیا و مرگ انسانها آزاد کرد و اموال را بدو بخشید.[۱۶۵] حتی یک بار یکی از غلامانش کار ناشایستی کرد که درخور عقاب بود ولی چون غلام آیه وَالْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ (ترجمه: و از مردم در میگذرند)[ ۳–۱۳۴] خواند، او را بخشید؛ و چون غلام گفت: وَاللَّـهُ یحِبُّ الْمُحْسِنِینَ (ترجمه: و خداوند نکوکاران را دوست دارد.)[ ۳–۱۳۴] امام او را در راه خدا آزاد کرد.[۱۶۶] وی دَین اسامه بن زید را، که در بستر بیماری افتاده و از پرداختش عاجز مانده بود، از جانب او پرداخت.[۱۶۷]
بنابه روایتی، زمین و اشیایی را که به او ارث رسیده بود، پیش از دریافت آن بخشید.[۱۶۸] دیه مردی را در ازای پاسخ به سه پرسش به طور کامل پرداخت و انگشتریاش را نیز بدو عطا کرد.[۱۶۹] بخشش او به حدی بود که زن و مردی یهودی به سبب این خلق نیکوی او مسلمان شدند.[۱۷۰] او به آموزگار فرزندانش مال و لباس بسیار بخشید و دهانش را از دُرّ پرکرد، در حالی که میگفت این جبران کننده تعلیم تو نیست.[۱۷۱] درباره حلم امام(ع) گفتهاند که وقتی مردی شامی به او و پدرش ناسزا گفت، از او درگذشت و او را مورد لطف قرار داد.[۱۷۲] گفته شده است اثر انبان آذوقهای که برای ایتام و مساکین بر پشتش حمل میکرد، در روز شهادت آشکار بود.[۱۷۳]
گفتهاند هنگام توهین مروان به مادر امام(ع)، وی قاطعانه با مروان برخورد کرد.[۱۷۴] همچنان که در برابر سبّ امام علی(ع) از سوی امویان، به شدت واکنش نشان میداد.[۱۷۵]
حرم امام حسین(ع)
حائر حسینی یا حرم امام حسین(ع) به مقبره امام حسین(ع) امام سوم شیعیان در کربلا و منطقه پیرامون آن گفته میشود. کمترین فواصل ذکر شده در احادیث برای محدوده حرم، ۲۰ و ۲۵ ذراع از مدفن امام است. بر این اساس، قطر تقریبی حائر را ۲۲ متر شمردهاند[۱۷۶] پیشینه احداث بنا برای مزارِ امام حسین(ع) به نخستین سالهای پس از شهادتایشان بازمیگردد. از نصب صندوق و ایجاد سقف و بنایی کوچک بر روی مدفن تا سال ۶۵ق گزارشهایی وجود دارد. ظاهرا نخستین بقعه حائر حسینی را مختار بن ابوعبید ثقفی(مقتول در ۶۷)، پس از پیروزی در قیام خود در سال ۶۶ ساخت.[۱۷۷] برخی احادیث منقول از امام صادق(ع)، درباره آداب و کیفیت زیارت مزار امام حسین(ع)،[۱۷۸] نشان دهنده برپا ماندن این بنا تا زمان ایشان است.[۱۷۹]
در ادوار بعد، اشخاص یا حکومتها اقدامات عمرانی متعددی در حرم و حائر حسینی انجام دادند.[۱۸۰] در زمان حکومتهای آل بویه، جلایریان، صفویه و قاجاریه، برای توسعه و بازسازی و تزیین حرم حسینی، اقدامات اساسی و گستردهای صورت گرفت.[۱۸۱]
تخریب آرامگاه
برخی خلفای عباسی، از جمله هارون الرشید و متوکل، بارها بنای حائر را ویران نمودند. متوکل برای محو اثر قبر و بازداشتن مردم از زیارت، دستور داد زمین حائر را شخم بزنند و بر مقبره آب ببندند.[۱۸۲] مهمترین تخریب بنای حرم در دورههای اخیر، در ۱۲۱۶ق و در جریان حمله نخست وهابیان به کربلا روی داد. در این حمله، حرم حسینی به شدت تخریب شد و اموال آن به غارت رفت.[۱۸۳] همچنین در سال ۱۹۹۱ میلادی (۱۳۷۰ شمسی) رژیم بعث عراق به حرم حمله کرد و گنبد امام حسین(علیهالسلام) را نیز مورد هدف داد.[۱۸۴]
زیارت امام حسین
بر اساس منابع تاریخی، اولین زائر قبر امام حسین(ع) جابر بن عبدالله انصاری بود که به همراه عطیه عوفی خود را در اربعین شهادت امام از مدینه به کربلا رساندند.[۱۸۵] سید بن طاووس در لهوف معتقد است حضرت زینب(س) و سایراسرای کربلا نیز در این روز خود را به کربلا رسانده بودند.[۱۸۶]
یکی از برترین و پرفضیلتترین اعمال، زیارت امام حسین(ع) در کربلا است[۱۸۷] برخی از فضائلی که در روایات به آنها اشاره شده عبارتاند از:[۱۸۸]
- ثواب زیارت خداوند در عرش
- مباهات خداوند به زائران
- همجواری پیامبر، علی و فاطمه(ع)
- دعای پیامبر و امامان(ع)
- عاقبت به خیر شدن
- زیاد شدن روزی
- طولانی شدن عمر
- دفع خطرات
- آمرزش گناهان گذشته و آینده[۱۸۹]
- استجابت دعا
- دعای فرشتگان
- ثوابهای فراوان[۱۹۰]
آداب زیارت
زیارت امام حسین آداب خاصی دارد؛ از جمله:
- روزه گرفتن در سه روز قبل از سفر
- اجتناب از خوردن غذاهای لذیذ
- زیارت با حالت حزن و اندوه و غصه
- پرهیز از استعمال عطر و گلاب
- زیارت با سر و صورت و لباس آشفته
- غسل قبل از زیارت با آب فرات
- رفتن به زیارت با پای پیاده.[۱۹۱]
ایام زیارتی خاص
- شب و روز جمعه[۱۹۲]
- روز عرفه[۱۹۳]
- ماه رجب به ویژه اول و نیمه آن
- ماه شعبان به ویژه شب و روز نیمه شعبان
- روز میلاد (مشهور: ۳ شعبان)
- هر روز ماه رمضان به ویژه نیمه و دهه آخر آن
- شب اول و شب آخر ماه رمضان
- شبهای قدر به ویژه شب بیست و سوم
- شب عید فطر و قربان
- روز مباهله (۲۴ ذیالحجه)
- روز نزول سوره هل أتی (۲۵ ذیالحجه)
- شب عاشورا
- روز عاشورا[۱۹۴]
- اربعین[۱۹۵]
زیارتنامهها
در کتاب جامع زیارات معصومین، ۲۶ زیارت مطلقه که در همه زمانها میشود خواند و ۳۳ زیارت که در زمانهای خاص خوانده میشود برای امام حسین(ع) جمع آوری شده است. زیارت عاشورا، زیارت وارث و زیارت ناحیه مقدسه از معروفترین این زیارتنامهها هستند.
منبع: ویکی شیعه
با سلام و تشکر از مطالی مفیدتوت
لطفا در قسمت معرفی شهدای کربلا ابتدا از ابا عبدالله الحسین شروع فرمایید.