تحریفهای واقعه عاشورا، پارهای از رخدادها و آیینهای منسوب به قیام عاشورا که از سوی برخی محققان، ساختگی و نادرست دانسته شده است. آنان معتقدند نقلهای نادرست و خرافی و ادعاهای بدون سند صحیح، در سدههای مختلف پس از واقعه کربلا و مخصوصا در عصر صفویه و قاجاریه به کتابها و منابع راه یافته است. برخی از آیینهای عزاداری همچون قمهزنی نیز در زمره تحریفات عاشورا دانسته و گفته شده که با فلسفه قیام امام حسین(ع) تعارض دارد و عزاداری امام حسین را از اهداف اساسی خود دور کرده است. گروهی از عالمان و روشنفکران، همواره به مبارزه با تحریفات عاشورا پرداخته و کتابهای متعددی در این راستا تألیف کردهاند.
معنا و عوامل تحریف
تحریف در لغت به معنای تغییر چیزی به چیز دیگر است و در اصطلاح مرتبط با مسائل عاشورا شناسی به معنای هر گونه گزارش یا تحلیل نادرستی است که از قیام عاشورا و مسائل تاریخی مرتبط به آن طرح شده است. در یک تقسیمبندی، تحریفات واقعه عاشورا را به دو دسته تقسیم کردهاند: تحریفات معنوی که مربوط به تفاسیر و تحلیلهای نادرست از واقعه عاشوراست، و تحریفات لفظی که عبارت از جعل گزارشهای تاریخی و نیز انتساب سخنان برساخته به اشخاص و نظائر آن است.
عوامل و انگیزه های تحریف
در کتابها و مقالات معاصر واژه تحریف هم به تحریفهایی که گروههای مخالف و دشمنان شیعه و هم به تحریفهایی که شیعیان و محبان اهل بیت در وقایع عاشورا ایجاد کردهاند اطلاق شده است. طبیعی است که عوامل و انگیزههای تحریف در این دو گروه متفاوت بوده است. برای نمونه برخی از تاریخ نگاران اهل سنت در منابع تاریخی عمل حکومت در برابر امام حسین را مطابق با وظایف دینی و ناشی از دین خواهی یزید و عمالش نشان دادهاند و آن را مانند عمل صحابه به اجتهاد خود تفسیر کردهاند و در این عمل دفاع از خلافت امویان را در نظر داشتهاند.[۱]
نزد شیعیان نیز پارهای از باورهای نادرست درباره وقایع تاریخی کربلا و نیز تفسیرهای نادرستی از قیام امام حسین(ع) رواج یافته است که نزد پژوهشگران با عنوان تحریفات شناخته میشوند. منشاء بخش عمدهای از این تحریفات برخی از منابع مکتوب مرتبط به قیام عاشورا است که در قرون متاخر به عنوان منبع معتبر مورد استفاده قرار گرفته است. بی دقتی در نقل روایات تاریخی، روشمند نبودن نگاشتههای تاریخی و استفاده از منابع نادرست، شدت ارادت به امام حسین و این فرض که نسبت دادن هر عمل خلاف واقع و نا معقولی بزرگداشت مقام امام است، آمیخته شدن داستانها به تاریخ، آمیختن زبان شعر به نثر، نگارش کتابها مطابق سلیقه عوام، تلاش برای ارائه مظلومیت بیشتر، کریه نشان دادن چهره دشمن و… از جمله عوامل و انگیزههای ورود باورها و گزارشهای نادرست در منابع مرتبط به عاشورا دانسته شده است.[۲]
سخنانی که به امام حسین نسبت داده اند
از دیدگاه گروهی از محققان، برخی از سخنان حدیثگونه، بهویژه اشعار منسوب به امام حسین(ع)، فاقد سندهای قابل اتکاست. در برخی موارد نیز محققان به صورت قاطع حکم به نادرستی و عدم صدور آنها دادهاند. برخی از این عبارتها چنیناند:
- إنّ الحیاه عقیده و جهاد: شهید مطهری، این سخن را بی سند و مدرک میداند و از نظر مفهوم و محتوا نیز آن را نادرست معرفی میکند.[۳] برخی محققان، این جمله را بخشی از شعر احمد شوقی (۱۲۴۷-۱۳۱۱ ش)، از شاعران مصر دانستهاند.[۴]
- إن کان دین محمد…: برخی در انتساب عبارت «إن کانَ دینُ محمدٍ لم یستَقِم إلا بقتلی یا سُیوفُ خُذینی» به امام حسین(ع) تردید کردهاند و آن را بیتی از شعر شیخ محسن حویزی حائری، مشهور به ابوالحب حویزی (۱۲۳۵-۱۳۰۵ ق) دانستهاند. این شعر در دیوان شعر او با عنوان الحائریات چاپ شده است.[۵]
- أُسقونی شربهً من الماء: شهید مطهری در انتساب این سخن به امام حسین(ع) تردید کرده و گفته است: «من هر چه در مقاتل گشتم… تا این جمله معروفی را که میگویند اباعبدالله به مردم گفت «أسقونی شربه من الماء، “یک جرعه آب به من بدهید” ببینم، ندیدم.» او علاوه بر نقد تاریخی، چنین سخنی را با شخصیت امام در تعارض میبیند: حسین (ع) کسی نبود که از آن مردم چنین چیزی طلب بکند. فقط یک جا دارد که حضرت در حالی که داشت حمله میکرد «و هو یطلب الماء»؛ قرائن نشان میدهد که مقصود این است: در حالی که داشت به طرف شریعه فرات میرفت (در جستجوی آب بود که از شریعه بردارد)، نه اینکه از مردم طلب آب میکرد.[۶]
- هَل من ناصرٍ ینصرُنی: برخی از پژوهشگران در انتساب این سخن بسیار مشهور به امام حسین (ع) تردید کرده و نوشتهاند که در منابع، سند و مدرکی برای این انتساب یافت نشده است.[۷]
-
نوشتار اصلی: کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا
- کلّ یوم عاشورا و کلّ ارض کربلا: برخی از پژوهشگران، این سخن را بدون مدرک و سند مشخص دانستهاند، هر چند در برخی منابع به نقل از امام صادق (ع) نقل شده است.[۸]
گزارشهای نادرست تاریخی
در آثاری همچون لؤلؤ و مرجان اثر محدث نوری، آثار علامه سید محسن امین ، حماسه حسینی شهید مطهری، آثار آیت الله صالحی نجفآبادی و نیز در منتهی الآمال شیخ عباس قمی، الامام الحسین و اصحابه اثر فضلعلی قزوینی، وقایع مشهور زیر از مصادیق تحریفهای عاشورا ذکر شده اند:
- حضرت زینب قبل از آمدن امام، خودش را روی جنازه علی اکبر انداخت؛ چون میدانست اگر او فرزنداش را کشته ببیند، روح از بدنش مفارقت میکند.[۹]
- مسموم بودن و سه شعبه داشتن تیری که به گلوی علی اصغر اصابت کرد.[۱۰]
- بیرون کشیدن پیکر علی اصغر از قبر و جدا کردن سر او از بدن بعد از شهادت امام حسین.[۱۱]
- حضور لیلا مادر علی اکبر در کربلا.[۱۲]
- در قتلگاه امام حسین(ع) با گوشه چشم به خواهرش حضرت زینب نگاه کرد و از او خواست تا به خیمه برگردد.فرمقها بطرفه فقال لها: «أُخیه إرجعی الی الخیمه فقد کسرت قلبی و زدت کربی»[۱۳]
- امام حسین(ع) در روز عاشورا چند حمله کرد و در هر حمله ۱۰ هزار نفر را کشت.[۱۴]
- رسیدن اهل بیت در روز اربعین به کربلا[۱۵]
- عطیه کوفی غلام مملوک جابر بن عبدالله انصاری بود (در حالی که او محدّث و از تابعین بود.)[۱۶]
- زنده شدن هاشم مرقال و حضور او در صحنه عاشورا.[۱۷]
- پیمان بستن اصحاب به رهبری حبیب بن مظاهر در شب عاشورا بر اینکه نگذارند فردا کسی از بنی هاشم پیش از ایشان به میدان رود.[۱۸]
- عدم اطلاع امام سجاد(ع) از وقایع روز عاشورا و اینکه امام حسین نزد ایشان میآیند و پس از نقل وقایع رخ داده، میگویند: «بدان در میان خیمهها غیر از من و تو مردی نمانده!» [۱۹]
- به هنگام وداع و عزم میدان، چون کسی نبود امام را سوار کند، پس حضرت زینب آن حضرت را سوار بر اسب کرد.[۲۰]
- اسب خاصه رسول خدا(ص) را که امام حسین در روز عاشورا در زیر پا داشت مرتجز میگفتند که در زبان عوام به ذوالجناح معروف شده.[۲۱]
- حضرت زینب به بالین برادرش در قتلگاه میگفت: «أأنت أخی، أأنت رجائنا، أأنت…»[۲۲]
- داستان گریهآوری که میگوید: در یک روز دو بار امام سجاد(ع) از گریه بیهوش شده بود. ابو حمزه ثمالی آمد و به او تسلی داد و نصیحتش کرد.[۲۳]
- عروسی قاسم در کربلا.[۲۴]
- شعر یا کوکبا ما کان اقصر عمره/ و کذلک عمر کواکب الاسحار[۲۵]
- داستان جنگ حضرت عباس (ع) در صفین.[۲۶]
- قصه آب آوردن حضرت عباس برای امام حسین در کودکی[۲۷]
- داستان راهزنی که بخاطر نشستن غبار خاک پای زائران کربلا بر بدنش، از جهنم رهایی یافت و بهشتی شد.[۲۸]
- حکایت مهلاً مهلاً و بوسه بر زیر گلوی امام حسین (ع) به هنگام وداع آخرینش.[۲۹]
- داستان دختر امام حسین (ع) به هنگام وداع که نوازش دختر مسلم بن عقیل را به یاد پدرش آورد.[۳۰]
- بستن پاهای امام سجاد (ع) از زیر شکم شتر تا نیفتد.[۳۱]
- آمدن زینالعابدین از کوفه به کربلا برای دفن پیکر پدرش، به همراه قبیله بنیاسد.[۳۲]
- عبارت «اسقونی شربه من الماء»[۳۳]
- پراکنده شدن همراهان امام حسین در شب عاشورا[۳۴]
- داستان شیر و فضه[۳۵]
- داستان دختر یهودی که افلیج بود و قطرهای از خون اباعبدالله به وسیله یک مرغ به بدنش چکید و بهبود یافت.[۳۶]
- درخواست اسرا برای عبور از قتلگاه.[۳۷]
- اسرا خود را از مرکبها به روی زمین انداختند.[۳۸]
- صدقه دادن مردم کوفه به اهل بیت.[۳۹]
- امام حسین (ع) شب عاشورا به اصحاب اجازه داد که بروند و از آنان خواست که هر کدام که میرود، یکی از اهل بیت را هم با خود ببرد.[۴۰]
- امام حسین(ع) وقتی خبر کشته شدن مسلم بن عقیل را شنید، خواست به مدینه برگردد که فرزندان عقیل مانع شدند.[۴۱]
شیخ عباس قمی نیز در منتهی الآمال این موارد را مصادیقی از تحریفات عاشورا دانسته است:
- عمر سعد در کربلا تقریبا ۲۵ سال داشت و اینکه در بین عوام مشهور است که از عمر سعد به «ریشسفید کربلا» تعبیر میکنند بیمأخذ است.[۴۲]
- وی پس از نقل ماجرای پسران مسلم مینویسد: «شهادت این دو طفل با این کیفیت و تفصیل نزد من مستبعد است»[۴۳]
- سکینه فقط این بیت: «شیعتی ما إن شربتم ماء عذب فاذکرونی/ او سمعتم بغریب او شهید فاندبونی» را از پدر خود در عالم ابتلا شنید و ظاهر این است که بقیه اشعاری که مرثیهخوانان به این ردیف میخوانند از آن حضرت نیست.[۴۴]
- مقتلنویسان معتبر، از حال اهل بیت امام حسین(ع) در شام عاشورا چیزی نقل نکردهاند و بیان نشده که چه حالی داشتند.[۴۵]
- نسبت دادن «شکستن سر» به حضرت زینب و اشعار معروفِ «یا هلالا لما استتم کمالا» از ایشان بعید است.[۴۶]
- مشهور میان علمای شیعه آن است که امام سجاد(ع) سر مبارک پدرش و سایر شهدا را در روز اربعین به کربلا آورد به بدنها ملحق گردانید ولی این قول به حسب روایات بسیار بعید مینماید.[۴۷]
همچنین موارد زیر از سوی برخی پژوهشگران به عنوان مصادیق تحریفات عاشورا ذکر شده است:
- شهرت کوفیان به بیوفایی و مَثَل «الکوفی لا یوفی»، بیشتر از آنچه به واقعیتهای تاریخی برگردد، ناشی از تبلیغات بنی امیه و شامیان است.[۴۸]
- داستان تیر سه شعبه و اینکه بر سینه امام نشیند و از پشت سر درآورده شود، مستند نیست.[۴۹]
- چراغانی و آذین بستن شهر کوفه و دمشق هنگام ورود اهل بیت امام حسین(ع) به آن دو شهر، جای تأمل و تحقیق دارد؛ بهخصوص درباره شهر کوفه بسیار بعید است.[۵۰]
- مصادره کاروان تجارتی یمن توسط امام حسین(ع)[۵۱]
- در مورد اینکه شریح، فتوا به قتل امام حسین(ع) داده باشد، هرگز سندی دیده نشده است.[۵۲]
کتاب های نامعتبر و تحریف ساز
نگارش و رواج یافتن برخی کتابهای نامعتبر یکی از عوامل اصلی گسترش روایات و داستان های نادرست درباره واقعه عاشورا بوده است. محققان از این کتاب ها با عنوان منابع تحریفساز و یا تحریفگستر یاد کرده اند.[۵۳].
مقتل ابو مخنف: برخی از این آثار که شهرت زیادی هم دارند جعلی اند و نویسنده آنان شناخته شده نیست. مهم ترین نمونه از این دست مقتل الحسین منسوب به ابومخنف است. با اینکه ابومخنف لوط بن یحیی (م۱۵۷ق) کتابی با عنوان مقتل الحسین نگاشته بوده است اما کتاب او به دست ما نرسیده