قمه‌زنی

قمه‌زنی، از رسوم عزاداری برخی شیعیان که از حدود قرن دهم رایج شده است. این رفتار در برخی کشورها از جمله ایران، عراق، لبنان و هند دیده می‌شود. در ایران، این مراسم در شهرهایی از جمله اردبیل، زنجان، تهران، اصفهان و خمینی‌شهر برگزار می‌گردد.

قمه‌زنی در بین علمای شیعه از دیرباز محل اختلاف بوده است. برخی فقها مانند آیت‌الله محمدحسین نائینی، از موافقان آن و برخی دیگر مانند آیت‌الله سید ابوالحسن اصفهانی از مخالفان آن بوده‌اند[۱]. علامه سید محسن امین نخستین بار در نقد آن مطالبی منتشر کرد. با سخنرانی آیت الله خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۷۳ش، موج مخالفت گسترده‌ای علیه قمه‌زنی ایجاد شد. موافقان قمه‌زنی آن را از جمله شعائر عاشورا و ابزار تقویت مذهب می‌دانند و مخالفان قمه‌زنی آن را رسمی خرافی و موجب وهن مذهب تشیع قلمداد می‌کنند.

قمه زنی در تهران در دوران قاجار

تاریخچه

خاستگاه

دربارۀ خاستگاه این رسم نظرات مختلفی مطرح شده است: برخی قمه‌زنی را رسمی اقتباسی از مسیحیان می‌دانند. از جمله علی شریعتی این رسم و نمونه‌های مشابه‌اش را اقتباس شده از مراسم مصائب مسیح که مسیحیان ارتدوکس در سالروز شهادت حضرت عیسی(ع) برگزار می‌کردند، دانسته است[۲]. در مقابل برخی دیگر معتقدند قمه‌زنی از جانب ترک‌های آذربایجان و قزلباش‌های آناتولی به فارس‌ها و اعراب منتقل شده است[۳]. کاظم دجیلی نیز در تأیید این نظر تأکید می‌کند قمه‌زنی ابتدا در میان ترک‌های عراق، فرق صوفیه (از جمله قزلباش‌ها) و کردهای غرب ایران رواج داشته و از طریق زوار ترک به عراق نفوذ کرده است[۴].

برخی از موافقان قمه‌زنی این رسم را نشانی از عمل حضرت زینب(س) می‌دانند که وقتی در مسیر کربلا تا شام، سر امام حسین(ع) را روی نیزه دید از خود بیخود شد و سر به محمل کوباند که در اثر این عمل، سرش خونی شد. دربارۀ صحت این داستان اختلاف نظر است و بسیاری از محققان آن را مستند نمی‌دانند. به گفتۀ شیخ عباس قمی در منتهی الآمال مآخذ این داستان دو کتاب نور العین و منتخب طریحی است که هر دو از نظر اعتبار در درجۀ پایینی‌اند. غیر از این، در هیچ یک از کتب معتبر و منابع و مقاتل اولیه چنین حکایتی ذکر نشده است. به علاوه از نظر عقلی نیز این داستان مخدوش است[۵].

در ایران

پیشینۀ قمه‌زنی به دوران صفویه برمی‌گردد. در برخی سفرنامه‌های اروپاییان در آن دوره به قمه‌زنی و تیغ‌زنی اشاره شده است؛ ازجمله گزارش آدام الئاریوس از مراسم تیغ‌زنی در روز عاشورا در اردبیل عهد شاه صفی. این رسم در دورۀ قاجار خصوصاً عهد ناصری رواج بسیاری یافت. عبدالله مستوفی مسبب اصلی این امر را ملاآقا دربندی می‌داند و می‌نویسد:

تیغ‌زدن روز عاشورا از کارهایی است که این آخوند [دربندی] در عزاداری وارد یا لامحاله آن را عمومی کرده و فعل حرام را موجب ثواب پنداشته است و ترک‌های عوام هم این عزاداری را پذیرفته‌اند و این خلاف شرع بین جزو عزاداری و کار ثواب وانمود شده است[۶].

در سفرنامه‌های جهانگردان و دیگر خارجیانی که در این عهد به ایران آمده و شاهد عزاداری ماه محرم بوده‌اند، گزارش‌هایی از مراسم قمه‌زنی آورده شده است. از جمله دکتر فووریه طبیب مخصوص ناصرالدین‌شاه می‌نویسد:

مؤمنین متعصب در چنین روزی [عاشورا] فرصت را برای قمه‌زدن از دست نمی‌دهند. در اردو کسانی هستند که حتا فردا هم برای معالجۀ زخم‌های ایشان کافی نیست. شاید هم این بی‌شعورها که حتا در سفر هم مرتکب این عمل زشت می‌شوند و از راه‌آمدن به این حالت در زیر آفتاب سوزان تابستان آن‌هم غالباً با پای پیاده بیمی ندارند، پوستی کلفت‌تر از مردم معمولی داشته باشند[۷].

هانری رنه دالمانی هم در سفرنامه‌اش می‌نویسد:

در روز عاشورا دستۀ دیگری هم به این دسته [سینه‌زنان] اضافه می‌شود. افراد این دسته کسانی هستند که نذر کرده‌اند در این روز خون خود را در ماتم شهدای کربلا بریزند. آن‌ها موهای سر را تراشیده، کفن سفیدی هم می‌پوشند و یاحسین‌گویان قمه به سر خود می‌زنند و خون از سر و روی آن‌ها جاری می‌گردد و روی کفن می‌ریزد. پس از جاری‌شدن خون، هیجانی در آن‌ها تولید می‌شود و اگر از آنان جلوگیری نشود، خود را با قمه هلاک می‌کنند. اشخاصی هستند که چوب‌هایی به دست دارند و آن‌ها را جلو قمه می‌گیرند تا ضربات به سرها وارد نیایند و بدین‌ترتیب از ریختن خون زیاد جلوگیری می‌نمایند. مع‌هذا بعضی به واسطۀ خون‌ریزی زیاد از پا در می‌آیند و یا اقلاً مدتی مریض می‌شوند[۸].

بنجامن سفیر کبیر آمریکا در عهد ناصری هم چنین می‌نویسد:

مرد قمه زن، دوره قاجار

سال ۱۸۸۴میلادی من در تهران اقامت داشتم. دسته‌هایی در خیابان‌ها حرکت می‌کردند و احساسات تند و شدید و بی‌سابقه‌ای از خود نشان می‌دادند… در این میان ناگهان جمعی سفیدپوش که کاردهایی در دست داشتند، پدیدار شدند که با هیجان زیاد کاردها را بالا برده و به سر خود می‌زدند و خون از سر آن‌ها و از کاردهایی که در دست داشتند، فواره می‌زد و سرتاپایشان را سرخ کرده بود. واقعاً که منظرۀ دل‌خراش و بسیار تأثرآوری بود که هرگز نمی‌توانم آن را از یاد ببرم. کسانی‌که در این دسته‌ها سینه یا قمه می‌زنند، گاهی اوقات آن‌قدر به هیجان آمده و یا خونی که از آن‌ها می‌رود [آن‌قدر زیاد است] که بی‌حال شده و روی زمین می‌افتند و حتا ممکن است اگر فوراً مداوا نشوند، جان خود را از دست بدهند[۹].

در دورۀ رضاشاه، از سال ۱۳۱۴ قمه‌زنی مانند دیگر رسوم عزاداری قدغن اعلام شد[۱۰]. این ممنوعیت تا ۱۳۲۰ و برکناری رضاشاه ادامه داشت. اما پس از آن مانند دیگر ممنوعیت‌ها، ملغی شد و قمه‌زنی در برخی مناطق ایران از سر گرفته شد. تا پیش از انقلاب اسلامی، قمه‌زنی حیات پر افت و خیزی داشت. در برخی سالها (ازجمله ۱۳۴۳) با دستور شهربانی یا ساواک ممنوع اعلام می‌شد و در برخی سال‌ها آزادانه برگزار می‌شد[۱۱]. با پیروزی انقلاب اسلامی برگزاری قمه‌زنی محدودتر شد. اما در نیمۀ نخست دهۀ ۷۰ نشانه‌هایی از رونق‌یافتن مجدد این رسم ظهور کرد.

زمان و کیفیت برگزاری

زمان‌ اصلی برگزاری مراسم قمه‌زنی سحرگاه روز عاشورا است.[۱۲] این مراسم در گذشته در بیست و یکم رمضان هم برگزار می‌شده است.[۱۳] قمه‌زنی آداب مشخصی دارد که در مناطق مختلف متفاوت است. پوشیدن لباس سفید بلند (کفن‌مانند) و تراشیدن موی سر از رایج‌ترین این آداب است.[۱۴]

موافقان

قمه‌زنی ازجمله موضوعات اختلافی بین فقهای شیعه از عصر قاجار تا به امروز بوده است. به گونه‌ای که می‌توان فقها را به دو دستۀ موافقان و مخالفان قمه‌زنی تقسیم کرد:

مهم‌ترین مستند موافقان این رسم، فتوای معروف میرزای نائینی بوده است. وی در بند دوم فتوای مشهوری که پای خود تاریخ ۵ ربیع‌الاول ۱۳۴۵هجری قمری را دارد، چنین می‌نویسد:

قمه زنی در هند

اقوی جواز بیرون‌آمدن خون از پیشانی در اثر زدن شمشیر و قمه، در صورتی ‌که از زیان آن محفوظ باشد، [است]. بیرون‌آمدن خون، بدون صدمۀ به استخوان پیشانی که عادتاً زیان نمی‌رساند و مانند این‌ها هم‌چنان‌که کسانی‌که استعمال شمشیر و قمه می‌کنند، طوری می‌زنند که صدمه به استخوان نمی‌رساند و اگر [قمه‌زن] گمان می‌کرد که زدن قمه به حسب عادت ضرر ندارد، و لکن بعد از زدن، به قدری خون بیرون آمد که مضر بود، بعید است حرمت آن. مانند کسی که وضو بگیرد یا به آب غسل کند و یا در ماه رمضان‌ روزه می‌گیرد، سپس روشن شده که ضرر داشته [است]. لکن احوط و سزاوار است کسانی ‌که عارف به استعمال شمشیر و قمه نیستند، خودداری کنند. خصوصاً جوانانی که دل‌هایشان پر از محبت حسین بن علی(ع) است و از محبت حسین(ع) بی‌خود هستند که در موقع استعمال [قمه] توجه ندارند که ممکن است زیان ببینند.[۱۵]

دلیل اصلی موافقان قمه‌زنی برای جواز این رسم، تعظیم شعائر، حفظ سنت‌های شیعی و قدرت‌نمایی جامعۀ شیعیان است.[نیازمند منبع]

از مراجعی که حکم به جواز و حلیت (و بعضا حتی به استحباب) قمه‌زنی داده‌اند این افراد را می‌توان نام برد:

  • محمدتقی بهجت[۱۶]
  • سیدصادق حسینی شیرازی[۱۷]
  • میرزا جواد تبریزی[۱۸]
  • سیدصادق روحانی
  • اسدالله بیات زنجانی[۱۹]
  • محمدعلی گرامی قمی[۲۰]

مخالفان

ازجمله فتاوای مهم و مؤثر در مخالفت با قمه‌زنی، فتوای سیدابوالحسن اصفهانی است:

إن استعمال السیوف و السلاسل و الطبول و الأبواق و مایجری الیوم فی مواکب العزاء بیوم عاشوراء إنما هو محرّم و هو غیرشرعی.
استفاده از شمشیر و زنجیر و طبل و بوق و آن‌چه شبیه آن است در دسته‌جات عزاداری عاشورا، حرام و غیرشرعی است[۲۱].

پس از این فتوا، مهم‌ترین متن در مخالفت و نقد قمه‌زنی رسالۀ التنزیه لاعمال الشبیه اثر سید محسن امین است که در آن این رسم (و رسوم مشابه عزاداری) را غیرشرعی و غیرعقلانی و موجب وهن شیعیان دانسته است. انتشار این کتاب، واکنش‌های بسیاری را برانگیخت و کتاب‌ها و رساله‌هایی در موافقت یا مخالفت با آن نوشته و منتشر شد.[نیازمند منبع] دلایل اصلی حرمت قمه‌زنی از نظر مخالفان عبارت است از:

  • خلاف شرع است. ازجمله به استناد قاعدۀ فقهی «حرمت اضرار به نفس»
  • بدعت است.
  • غیرعقلانی است.
  • موجب وهن اسلام و شیعیان می‌شود.
  • موجب تبلیغات سوء دشمنان جمهوری اسلامی می‌شود.[نیازمند منبع]

شهید مطهری معتقد است که ««قمه زنی و بلند کردن طبل و شیپور از ارتدکس‌های قفقاز به ایران سرایت کرد و چون روحیه مردم برای پذیرش آن آمادگی داشت همچون برق در همه جا دوید.»[۲۲]

آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، در سال ۱۳۷۳ش درباره قمه‌زنی گفت: «قمه‌زنی‌ از کارهای‌ خلاف‌، جعلی‌ و نادرست‌ است‌ که‌ متأسفانه‌ طی‌ چند سال‌ اخیر برخی‌ در حال‌ ترویج‌ آن‌ هستند. قمه‌زنی‌ مربوط به‌ دین‌ و یا یک‌ حرکت‌ عزاداری‌ نیست‌ و قطعا خلاف‌ و یک‌ بدعت‌ است‌ و بدون‌ تردید خداوند به‌ انجام‌ آن‌ راضی‌ نیست‌ و اینجانب‌ نیز از کسی‌ که‌ تظاهر به‌ قمه‌زنی‌ می‌کند قلبا راضی‌ نیستم‌.»[۲۳]

بعد از موضع‌گیری آیت‌الله خامنه‌ای، برخی از مراجع نیز در حمایت و موافقت از آن برخاسته و فتواهای مشابهی صادر کردند؛ از جمله مراجعی که با قمه‌زنی مخالفت کردند می‌توان از این افراد نام برد:

  • سیدعلی خامنه‌ای[۵]
  • حسینعلی منتظری[۲۴]
  • محمد فاضل لنکرانی[۲۵]
  • ناصر مکارم شیرازی[۶]
  • عبدالله جوادی آملی[۷]
  • سیدمحمدعلی علوی گرگانی[۸]
  • قربانعلی محقق کابلی[۹]
  • حسین مظاهری[۱۰]
  • حسین نوری همدانی[۱۱]

منبع: ویکی شیعه

نظرات بسته شده است.